نكير و منكر در شب اول قبر است. اين امر مطلب حقى است كه در وصيتنامهها درج شده و هنگام تلقين ميت، اين گونه يادآورى مىشود: شهادت مىدهم كه توحيد حق است، پيغمبر حق است، دين حق است، قرآن حق است و نيز شهادت مىدهم كه سؤال نكير و منكر در شب اول قبر حق است. بنابراين، اصل مسأله سؤالِ شب اول قبر، تقريباً مسألهاى ضرورى است و هيچ جاى بحث ندارد؛ اما كيفيت شب اول قبر و چگونگى سؤال نكير و منكر مورد اختلاف است: آيا روح به بدن باز مىگردد و بدن بار ديگر زنده مىگردد و آنگاه از اين بدن سؤال مىشود؛ يا سؤال فقط از روح است و بدن مادى در سؤال و جواب هيچ نقشى ندارد؛ يا فرض سومى است كه در عالم برزخ، داراى «بدن برزخى» يا «بدن مثالى» هستيم و در آن عالم، روح به بدن برزخى تعلق مىگيرد؟ پس سه احتمال وجود دارد و هر كدام نيز در ميان صاحب نظران داراى طرفدارانى است. به عبارت ديگر، در اين مسأله اعتقادى، «تعدد قرائت» وجود دارد.
مطلب فوق تنها يك مثال بود و در مقام ارزيابى نظرهاى مذكور نيستيم. اكنون اين پرسش اساسى وجود دارد كه آيا مسأله قرائتها به صورت «موجبه جزئيه» قابل قبول است يا به صورت «موجبهكليه»؟
همانگونه كه در جلسه پيش گذشت، همه اينها به صورت «موجبه جزئيه» قابل قبول است. قرآن كريم بيش از شش هزار آيه دارد. در تعداد محدودى از الفاظ قرآن قرائات مختلف مقبولى وجود دارد و اين مقدار درصد بسيار كمى از الفاظ قرآن كريم را تشكيل مىدهد. در هر آيهاى از قرآن، تعدد قرائت وجود ندارد. گاهى ممكن است يك كلمه قرآن از سوى قُرّاء به چند صورت قرائت گردد. نيز ممكن است يك كلمه داراى دو معناى متعدد باشد كه همه آنها صحيح است. بنابراين اختلاف قرائات در قرآن بدان معنا نيست كه بتوانيم براى هر آيهاى از قرآن، معناى دلخواه بيان كنيم!
تعدد قرائت در مسايل اعتقادى نيز همين گونه است. گاهى در يك مسأله اعتقادى چندين رأى و نظر بيان شده است، اما لازمه اين مطلب آن نيست كه ما همه مسايل اعتقادى را قابل تعدد آراء بدانيم و هيچ اجماع و اتفاقى در مسايل اعتقادى وجود نداشته باشد. اين تصور، تصور باطلى است. در بين صدها مسأله اعتقادى، در يك يا چند مورد معدود، اختلاف نظر و تعدد قرائت وجود دارد.
بنابراين همه اينها، به اصطلاح منطقى، به گونه «موجبه جزئيه» مورد قبول است. اما عدهاى