صفحه ٢٥

اين شعار فريبنده را مطرح مى‌سازند كه اگر اخلاق در جامعه حاكم شود، نيازى به ايجاد حكومت نخواهد بود. نظير اين سخن را ماركسيست‌ها نيز بيان داشته‌اند. از نظر آنان وقتى جامعه نوين كمونيسم يا «كمون نهايى» تحقق پيدا كند، احتياجى به حكومت و قانون نخواهد بود.(12)
بديهى است كه اين مطالب چيزى جز خواب و خيال نيست. تجربه زندگى بشرى در طول تاريخ نشان مى‌دهد كه هيچ‌گاه انسان‌ها از حكومت بى‌نياز نبوده‌اند و بر اساس اين تجربه بايد گفت كه در آينده نيز بى‌نياز از حكومت نخواهند بود. انبيا و اولياى الهى نيز بر اين مطلب تأكيد نموده‌اند.
دلايلى كه ضرورت حكومت را بيان مى‌كند، متعدد است. از جمله اين دلايل اين است كه در زندگى اجتماعى بايد يك قدرت برتر وجود داشته باشد تا متكفل انجام برخى از امور كه مربوط به عموم مردم است، باشد. اين گونه اعمال مربوط به كل جامعه است و هيچ‌گاه افراد به تنهايى نمى‌توانند از عهده انجام آن برآيند و از توان آنان خارج است. چنانچه اين نيازهاى عمومى جامعه توسط يك قدرت برتر تأمين نگردد، تدريجاً جامعه انسانى