صفحه ٨٢

انسان و تقويت توجه به خداوند و ثبات بخشيدن به آن است؛ چنان كه خداوند فرمود: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ؛(45) به راستى كه مؤمنان رستگار شدند، همانان كه در نمازشان فروتنند».
همچنين بدان جهت كه نماز بهترين عامل و قالبى است كه ذكر خداوند در آن تجلى مى‌يابد و باعث رشد، ثبات و دوام ذكر مى‌شود و انسان را از پليدى ها و پلشتى ها بازمى دارد، خداوند فرمود: «...إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللهِ أَكْبَرُ...؛(46) نماز [انسان را] از زشتى ها بازمى دارد و قطعاً ياد خدا بالاتر است». در جاى ديگر خطاب به حضرت موسى(عليه السلام)فرمود: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي؛(47) و نماز را براى ياد من برپا دار».
پس در اذان و اقامه، نماز عامل فلاح و رستگارى معرفى شده است و مردم به اداى آن دعوت مى‌شوند؛ چون نماز انسان را از آلودگى ها و حجاب هاى نفسانى و بندهاى شيطانى مى‌رهاند و باعث مى‌شود كه جاذبه هاى مادى و حيوانى بى اثر گردند و انسان مجذوب جاذبه هاى معنوى و الهى شود و به ملكوت خداوند توجه يابد.
اكنون اين سؤال مطرح مى‌شود كه آيا فقط نماز است كه موجب رستگارى مى‌شود؟ پاسخ اين است كه با ملاحظه و بررسى عوامل رستگارى، درمى يابيم كه نماز شرط لازم رسيدن به فلاح است و بدون آن، هيچ عامل و برنامه‌اى نمى‌تواند انسان را به فلاح و رستگارى برساند؛ به همين دليل در آياتى كه درباره صفات رستگاران و مفلحان نازل شده، يا صراحتاً اسم نماز برده شده ـ