صفحه ٤٠

پى مى‌بريم و اين معرفت، طى مراحل تدريجى و در حد ظرفيت ذهن و عقل ما حاصل شده و در انتها، دل ما عظمت نامحدود خداوند را باور مى‌كند؛ باورى كه تحصيل آن به صورت دفعى ممكن نيست.
مثالى ديگر براى درك عظمت خداوند: اگر از ما بپرسند كه حاضر هستيد ده سال پياده روى كنيد تا به جايى برسيد كه خيمه و بارگاه مقدس حضرت ولى عصر ـ عجل الله فرجه الشريف ـ در آنجا برپاست، مسلماً به جهت معرفتى كه ما به آن حضرت داريم، جوابمان مثبت خواهد بود. حال اگر به ما بگويند كه اگر ده سال راه بپيماييد، موفق مى‌شويد سايه آن حضرت و يا يك لحظه جمال ايشان را مشاهده كنيد، مسلماً تحمل رنج سفر براى ما هموار و آسان است؛ چه رسد به اينكه پس از سال ها تلاش و كوشش موفق شويم ساعتى درخدمت ايشان باشيم. و اگر به ما بگويند در ايام حج امسال حضرت در مكه حضور مى‌يابند و اگر شما روانه مكه شويد، توفيق پيدا مى‌كنيد كه پشت سر آن حضرت نماز بخوانيد، بى ترديد ما درنگ نمى‌كنيم و با هر زحمتى خود را به مكه مى‌رسانيم كه از فيض درك نماز ايشان محروم نمانيم.
آنچه گفتيم حاكى از آن است كه وجود مقدس آن بزرگوار از چنان شكوه وعظمتى برخوردار است كه ما حاضريم عمرى را صرف كنيم تا يك لحظه چشممان به جمال نورانى‌اش منور شود. آن شكوه و عظمتْ ناشى از آن است كه آن حضرت نزد خداوند عزيز است. حال خداوند كيست كه بنده عزيز و مقربش آن قدر شرافت و عظمت دارد كه مى‌ارزد جان ميليون ها نفر فداى خاك پاى او گردد؟
بنابراين هر قدر انسان در بزرگى مخلوقات بينديشد، ذهنش آماده مى‌شود تا عظمت خالق را درك كند و او ناچار است كه براى درك عظمت خداوند، اين