صفحه ٣١١

چنان كه گفتيم، نعمت چيزى است كه به نفع انسان باشد. در صورتى كه نعمتى تا آخر با طبع اصيل انسانى سازگار بماند و مانع رسيدن او به كمال مطلوب و سعادت نشود؛ اصيل، پايدار و ارزشمند است. نعمت هاى غير حقيقى كه فوايد مقطعى و زودگذر دارند ـ على رغم منافع موقتى و لذت هاى پندارى كه در آنها هست ـ تبعات نامطلوب و خسارت بارى در پى دارند؛ نظير منافعى كه انسان از گناهان و معاملات حرام مى‌برد. از نظر قرآن لذت هاى حرامى كه از محرّمات به انسان مى‌رسند گرچه منافع محدود و زودگذرى دارند، خسارت و زيان آنها به مراتب بيشتر و گسترده‌تر از نفعشان مى‌باشد: «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما؛(210) درباره شراب و قمار از تو مى‌پرسند، بگو: در آن دو گناهى بزرگ و سودهايى براى مردم است و[لى]گناهشان از سودشان بزرگ‌تر است».
پس ممكن است چيزى به ظاهر نعمت و داراى منفعت باشد؛ اما در حقيقت نعمت نباشد. نعمت حقيقى چيزى است كه نفعى هميشگى و پايدار داشته باشد و باعث نيل انسان به هدف نهايى گردد، و منظور از نعمت در جمله «انعمت عليهم» چنين نعمتى است؛ نه نعمتى كه زمينه گناه و طغيان را فراهم مى‌آورد و باعث گرفتار شدن به عذاب جهنم مى‌شود. منظور از چنين نعمتى، نعمت دنيوى نيست تا تصور شود صاحبان مال و ثروت و كشورهاى استكبارى چون آمريكا كه از پيشرفته ترين تكنولوژى ها، ثروت ملى و رفاه برخوردارند، مورد عنايت خدا قرار گرفته‌اند. آنان به هيچ وجه از نعمت واقعى خدا برخوردار نشده‌اند، بلكه مشمول خشم و غضب الهى هستند: «إِنَّما يُرِيدُ اللهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كافِرُونَ؛(211) خدا