صفحه ٣٠٦

اختيار، خداوند او را از هدايت خاصى برخوردار ساخته كه اين هدايت خود دو گونه است: يكى هدايت به معناى ارائه طريق كه به وسيله عقل، فطرت و اصل وحى اعمال مى‌شود، و ديگرى هدايت به معناى ايصال و رساندن به مطلوب است. در پرتو اين هدايت، بندگان خاص خدا كه در صدد انجام وظايف و جلب رضايت وى و مخالفت با هواى نفس و خواسته هاى شيطانى بر آمده‌اند، منزل به منزل به سوى تعالى و ترقى، و در نهايت به كمال نهايى انسان (قرب حق تعالى) رهنمون مى‌شوند.
اين تقسيم بندى به نوعى درباره نعمت هاى خدا نيز جريان مى‌يابد و مى‌توان نعمت هاى خدا را به نعمت هاى عمومى و نعمت هاى اختصاصى تقسيم كرد. درباره گونه اول نعمت هاى خدا، بايد گفت كه هر آنچه خداوند آفريده و نيز هر آنچه خداوند در اختيار انسان قرار داده كه بتواند از آن استفاده كند ـ خواه بدان آگاهى يابد و خواه از آن مطلع نشود ـ نعمت است و از اين رو حتى سمّ نيز نعمتى براى انسان به حساب مى‌آيد؛ چون در آن منافعى براى انسان وجود دارد. چنان كه امروز داروهاى گران قيمتى از زهر مار مى‌سازند! در جايى خداوند به نعمت هاى آشكار و پنهان خود اشاره مى‌كند و مى‌فرمايد: «أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِى السَّماواتِ وَ ما فِي الاَْرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً؛(202) آيا ندانسته‌ايد كه خدا آنچه را كه در آسمان ها و آنچه را كه در زمين است، مسخر شما ساخته و نعمت هاى ظاهر و باطن خود را بر شما تمام كرده است»؟ در جاى ديگر خداوند درباره قابل شمارش نبودن نعمت هاى خود مى‌فرمايد: «وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللهِ لا تُحْصُوها؛(203) و اگر [بخواهيد] نعمت خداى را بشمريد، نمى‌توانيد آن را بشماريد».