صفحه ٢٦٤

ـ «وَنَفْس وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا؛(156) سوگند به نفس و آن كس كه آن را درست كرد پس پليد كارى و پرهيزگارى‌اش را به آن الهام كرد».
گونه دوم، هدايت به معناى «ايصال الى المطلوب» و به تعبير ديگر «راهبرى» است. اين هدايت تكوينى مى‌باشد و در برابر ضلالت تكوينى قرار مى‌گيرد. در پرتو چنين هدايتى علاوه بر اينكه راه را به انسان نشان مى‌دهند، دست او را مى‌گيرند و قدم به قدم به پيش مى‌برند تا به سر منزل مقصود برسد، فرجام اين هدايت، رسيدن به هدف و سعادت است.
بى ترديد هدايتى كه در سوره حمد ذكر شده، هدايت به معناى رسيدن به مطلوب است كه همه بندگان خدا از آن برخوردار نيستند و تنها بندگان مؤمن خدا كه در صدد اطاعت و عمل به تكاليف و وظايف خويش بر آمده‌اند، بدان نايل مى‌شوند. خداوند بسيارى از مردم را از قدرت عقل، شناخت و درك برخوردار ساخت و وحى، مقررات و قوانين خويش را به آنها عنايت كرد و حتى برخى از آنان عمرى را در مطالعه و تحقيق در آيات و روايات سپرى كردند و به اجتهاد در فهم و درك آنها نيز نايل شدند؛ اما گمراه گرديدند و به انحراف و سقوط كشيده شدند. خداوند درباره اين دسته مى‌فرمايد: «أَفَرَأَيْتَ مَنْ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللهُ عَلَى عِلْم وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللهِ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ؛(157) پس آيا ديدى كسى را كه هوس خويش را معبود خود قرار داده و خدا او را دانسته گمراه گردانيده و بر گوش او و دلش مهر زده و بر ديده‌اش پرده نهانده است؟ آيا پس از خدا چه كسى او را هدايت خواهد كرد؟ آيا پند نمى‌گيريد»؟