غريزى كه توأم با نوعى درك و شعور است برخوردار مىباشند. انسان از هر دو نوع اين هدايت ها برخوردار است؛ اما به دليل جايگاه ويژهاى كه در عرصه خلقت دارد و به جهت شرافت ذاتى و رتبه وجودى اش، خداوند براى او هدايت ويژهاى در نظر گرفته است. به تعبير ديگر، انسان در مرحله تكوين؛ از قوا، استعدادها و ظرفيت هاى بيشترى برخوردار است و غايت او متعالىتر از مقصد ساير موجودات است و رسالت و مأموريت او عظيمتر مىباشد؛ از اين رو نيازمند هدايتى پيچيدهتر و متناسب با ظرفيت هاى وجودىاش مىباشد.
در مسير هدايت خاصه، خداوند انسان را از فطرت برخوردار ساخت تا در پرتو آن به سوى حق و پيروى از آن دعوت شود و نياز خود و ساير موجودات را به موجودى كه از هر نقصى مبرّاست و سلسله موجودات به او منتهى مىشود، درك كند. لازمه اين حس و درك درونى، پرستش و خضوع و احساس وابستگى و نياز به مبدأ هستى و پيروى از حق مطلق است.
از سوى ديگر، خداى متعال انسان را با نيروى عقل مجهّز فرموده تا به وسيله مفاهيم ذهنى از حقايق نظرى و عملى آگاه شود و هم بتواند حقايق هستى مخصوصاً چيزهايى كه از دسترس حسّ خارج است به كمك عقل بشناسد و هم بتواند خوبى ها و بدى ها و بايد و نبايدهاى مربوط به رفتارهاى اختيارى را تشخيص دهد.
همچنين خداوند به وسيله وحى نيز انسان ها را هدايت مىكند. زيرا عقل انسان ناقص و از ارائه همه برنامه ها و قواعد زندگى فردى و اجتماعى ناتوان است و نمىتواند همه راه هاى منتهى به سعادت را به انسان بنماياند؛ به همين دليل سنّت قطعى الهى بر اين جارى شده كه كاستى عقل در هدايت بشر را به وسيله وحى جبران كند؛ از اين رو خداوند مستقيما وحى را در اختيار پيامبران
به سوی تو
جلسه هفدهم: جايگاه هدايت در نماز (2)