او به ثمره مطلوب اعمال خود در اين دنيا نمىرسد، بلكه در سراى ابدىِ آخرت نتيجه اعمالش آشكار مىشود. علاوه بر اين، توجه به صفات مذكور موجب مىگردد كه مبدأ آفرينش و تدبير الهى در تكامل موجودات و از جمله انسان را بشناسيم؛ تدبيرى كه علاوه بر تكامل تكوينى براى انسان، كمال اختيارى را رقم زده است تا در پرتو اراده، اختيار و تلاش بدان دست يابد و به سعادت ابدى برسد. از كف دادن سرمايه بزرگ خدادادى در مسير هدايت و كمال؛ خسران، پشيمانى و عذاب ابدى براى انسان به دنبال مىآورد.
وقتى انسان در حد فهم خويش خداوند را شناخت، بايد به مسؤوليت خود در قبال پروردگار واقف شود. و ثمره اين مسؤوليت، بندگى است؛ چون ما عبديم و او رب و پروردگار ماست، و وظيفه عبد اين است كه همه هستى خويش را به پروردگارى بسپارد كه اختياردار او و همه هستى است و به نحو احسن امورش را تدبير مىكند. مسؤوليت بندگى چيزى است كه عقل و فطرت انسان آن را درك مىكند، و البته پيامبران و فرستادگان خداوند نيز بر آن تأكيد كردهاند. همان طور كه كار خورشيد نور افشانى است و اگر نور افشانى نكند خورشيد نيست، و لازمه ذاتى آتش حرارت دادن است؛ حقيقت انسان نيز در گرو عبوديت است و كمال او در پرتو گسترش بندگى خدا حاصل مىشود. بى ترديد چنين نگرشى به وظيفه انسان در قبال خدا، باعث خالص شدن نيّت انسان در عبادت خدا و پالايش آن از شائبه هاى نفسانى مىگردد و انجام دادن خالصانه ترين عبادت در پيشگاه خداوند، برخاسته از چنين ديدگاهى است؛ عبادتى كه على(عليه السلام)درباره آن عرض مىكرد: «إلهى، ما عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ عِقابِكَ وَ لا طَمَعاً في ثَوابِكَ وَلكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلا لِلْعِبادَةِ فَعَبَدْتُكَ؛(136) خداى
به سوی تو
جلسه شانزدهم: جايگاه هدايت در نماز (1)