صفحه ١٠٦

نتيجه تكرار تكبير از سوى پيامبر(صلى الله عليه وآله) است كه براى تعليم حضرت سيدالشهدا(عليه السلام) انجام پذيرفت. ما در ساير عبادات نيز، به اعمالى برمى خوريم كه در نتيجه رفتارى كه از سوى اولياى خدا سر زده، مستحب يا واجب شده؛ مثلاً يكى از اعمال واجب در حج، سعى بين صفا و مروه است. فلسفه تشريع اين واجب آن است كه وقتى حضرت هاجر، همسر حضرت ابراهيم(عليه السلام)، طفل خود، حضرت اسماعيل، را كه از تشنگى رنج مى‌برد بر زمين نهاد و سعى مى‌كرد براى او آب تهيه كند، پنداشت كه در مروه آب وجود دارد و به سمت مروه حركت كرد؛ اما وقتى به آنجا رسيد، آبى نيافت و چون نگاهش به صفا افتاد، پنداشت كه آنجا آب است و با عجله از مروه راهى صفا شد و هفت بار اين رفت و برگشت را ادامه داد؛ اما براى بار هفتم كه به صفا برگشت، مشاهده كرد كه از زير پاى حضرت اسماعيل(عليه السلام) چشمه آبى جارى شده. به تبعيت از حضرت هاجر، بر مسلمانان واجب است كه در ايام حج هفت بار مسير بين صفا و مروه را بپيمايند. همچنين وقوف در منا و قربانى كردن در آن، تأسّى و تبعيت از حضرت ابراهيم(عليه السلام) است كه از سوى خداوند مأمور شد حضرت اسماعيل(عليه السلام) را در منا قربانى كند. هنگامى كه ايشان از امتحان الهى با سربلندى بيرون آمد، خداوند گوسفندى براى قربانى فرستاد و از آن پس، قربانى كردن در منا يكى از واجبات حج شد. با توجه به آنچه گفتيم بعيد نيست روايتى كه درباره تعليم تكبير به وسيله رسول خدا(صلى الله عليه وآله) به سيدالشهدا وارد شده، صحيح باشد و تشريع استحباب گفتن هفت تكبير در طليعه نماز، به سبب رفتارى باشد كه از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) و سيدالشهدا(عليه السلام) سر زده است و همين مى‌تواند ما را متوجه مقام و عظمت امام حسين(عليه السلام) كند و باعث شود كه ما در هنگام نماز به ياد ايشان باشيم.