صفحه ٦٧

نداشتند و به همين جهت قرآن مى‌فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْض وَ نَكْفُرُ بِبَعْض وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلاً * أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ حَقًّا وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً؛(38) كسانى كه به خدا و پيامبرانش كفر مى‌ورزند، و مى‌خواهند ميان خدا و پيامبران او جدايى اندازند، و مى‌گويند: ما به بعضى ايمان داريم و بعضى را انكار مى‌كنيم و مى‌خواهند ميان اين [دو] راهى برگزينند؛ آنان در حقيقت كافرند و ما براى كافران عذابى خفّت آور آماده كرده ايم».
نمى توان بين 124 هزار پيامبر تفكيك قائل شد و اگر كسى حتى يكى از آن پيامبران را نپذيرد، كافر و مستحق جهنم است؛ چون ايمان، مطلق است و تجزيه نمى‌پذيرد و تا كسى به همه پيامبران الهى معتقد نشود، مؤمن نخواهد بود و نمى‌توان گفت او به نسبت اعتقادى كه به تعدادى از پيامبران دارد، از درجات بهشت و ايمان برخوردار مى‌شود.
در بحث اعتقاد به توحيد گفتيم كه اين اعتقاد وقتى محقق مى‌شود كه انسان به همه مراتب و اركان توحيد معتقد گردد؛ يعنى به خالقيت خداوند، ربوبيت تكوينى و تشريعى خداوند اعتقاد داشته باشد. در غير اين صورت به جهت نقصى كه در ايمان او وجود دارد، كافر است؛ از اين رو، شيطان با اينكه به خداوند اعتقاد داشت و توحيد در خالقيت و ربوبيت تكوينى را پذيرفته بود و همچنين به قيامت معتقد بود؛ اما چون ربوبيت تشريعى خدا را نپذيرفت و زير بار فرمان خدا مبنى بر سجده به آدم نرفت و تسليم مطلق خداوند نشد، از