صفحه ٥٩

هنگامى اثر بخش است كه انسان به لوازم آن ملتزم باشد و قلباً آن را بپذيرد. چه بسا انسان چيزى را مى‌داند؛ اما آگاهانه آن را انكار مى‌كند كه اين «جحد» و انكار آگاهانه، بدترين نوع كفر است. بر اين اساس ما مى‌دانيم خدايى جز پروردگار عالم وجود ندارد؛ اما بايد در نماز با فعل اختيارى خود كه همان اعتراف و شهادت است، از علم و ايمان خود به وحدانيت خداوند خبر دهيم. و اين شهادت كه عملى اختيارى در اذان، اقامه و تشهد است، عبادت محسوب مى‌شود.
در اينجا اين سؤال مطرح مى‌گردد كه در نماز برخى تعابير، نظير «إِيّاكَ نَعْبُدُ»، «إِيّاكَ نَسْتَعِينُ» و «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» با صيغه جمع به كار رفته‌اند و حكايت مى‌كنند كه بيشتر اهتمام بر آن بوده كه نماز به جماعت خوانده شود و نماز در اصل، ماهيتى اجتماعى دارد؛ پس چرا با اينكه اذان براى اعلام عمومى است، با صيغه مفرد به وحدانيت خداوند شهادت مى‌دهيم و در اذان و همچنين اقامه و تشهد، تعبير «اشهد» را به كار مى‌بريم و نمى‌گوييم: «نشهد ان لا إلهَ إلاَّ الله»؟ شايد استفاده از صيغه مفرد «اشهد» در شهادت به وحدانيت خداوند، از اين جهت باشد كه شهادت و اعتراف، امرى است شخصى و هر كس با آن از علم حضورى و اعتقاد قلبى خويش به آنچه مى‌داند خبر مى‌دهد و هيچ كس نمى‌تواند از ناحيه ديگران شهادت دهد؛ چون از اعتقاد قلبى آنان خبر ندارد. با توجه به اين حقيقت است كه ما در هيچ يك از دعاها و مناجات ها سراغ نداريم كه شهادت و اعتراف به وحدانيت خداوند با صيغه جمع به كار رفته باشد، بلكه در همه موارد، تعبير «اشهد» به كار رفته است.