صفحه ٤٦

شهادت مى‌دهيم و در آخر اذان نيز دو بار آن ذكر را تكرار مى‌كنيم. همچنين در اقامه سه مرتبه كلمه توحيد را بر زبان مى‌آوريم. در تشهد نماز نيز، بايد «أشهَدُ أن لا إلهَ إلاَّ الله» بگوييم. از سوى ديگر، شاهد اهتمام پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)و تأكيد ائمه معصوم(عليهم السلام) به اين شعار هستيم؛ چنان كه در حديثى از حضرت امام صادق(عليه السلام) نقل شده كه ايشان درباره پدرشان، حضرت امام محمد باقر(عليه السلام)، فرمودند: «پدرم فراوان ذكر مى‌گفت. وقتى من با ايشان راه مى‌رفتم، پيوسته ذكر خدا را مى‌گفت؛ حتى سخن گفتن با مردم ايشان را از ذكر خدا باز نمى‌داشت تا آنجا كه پيوسته مى‌ديدم زبان ايشان به سقف دهانشان چسبيده بود و مى‌فرمود: لا إلهَ إلاَّ الله»(23). حال اين سؤال مطرح است كه چرا بر ذكر «لا إلهَ إلاَّ الله» و اعلان وحدانيت خداوند اين گونه تأكيد شده است؟
پاسخ اجمالى به پرسش فوق اين است كه حقيقت اسلام، توحيد است. در اين باره مرحوم علامه طباطبايى(رضي الله عنه)كلام زيبايى دارند. ايشان مى‌فرمايند: «اگر ما همه ابعاد اسلام را در هم ادغام و جمع كنيم، كلمه لا إلهَ إلاَّ الله به دست مى‌آيد، و اگر اين كلمه را بسط دهيم، همه معارف اسلام به دست مى‌آيد؛ بنابراين همه معارف اسلامى بسط داده شده كلمه توحيد است». اين سخن زيباست؛ اما تصور و تصديق اين نكته براى ما مشكل است كه همه معارف اسلام در زمينه هاى گوناگون عقيدتى، اخلاقى، ارزش ها و احكام در كلمه «لا إلهَ إلاَّ الله» خلاصه شود!
پاسخ روشن‌تر اينكه اسلام ترسيم كننده جهت زندگى و تكامل حيات انسانى و ـ به تعبير روايت ـ صبغة الله(24) است. خداوند نيز مى‌فرمايد: «صِبْغَةَ