سلمان عرض كرد: من،اى رسول خدا! براى بار سوم حضرت فرمودند: كدام يك از شما در هر روز قرآن را ختم مىكند؟ باز هم سلمان عرض كرد: من،اى رسول خدا!
ياران حضرت از پاسخ هاى سلمان تعجب كردند و يكى از آنان با ناراحتى و ناباورانه و از روى تعصب قومى و نژادى گفت:
اى رسول خدا، سلمان مردى از فارس است كه مىخواهد بر ما [عرب ها]فخر بفروشد. شما فرموديد: كدامين شما عمر خويش را به روزه سپرى مىكند، او در پاسخ گفت: من؛ در حالى كه در بيشتر روزها عذا مىخورد. شما فرموديد: كدام يك از شما شب را بيدار مىماند و به مناجات با خدا مىپردازد، او در پاسخ گفت: من؛ در حالى كه او بيشتر شب را به خواب سپرى مىكند. شما فرموديد: كدامين شما در هر روز قرآن را ختم مىكند و به پايان مىرساند، او در پاسخ گفت: من؛ در حالى كه در بيشتر روزها ساكت است [و چيزى نمىخواند]. حضرت فرمودند: فلانى، من چون لقمان حكيم براى تو هستم (يعنى از روش استدلال و احتجاج او استفاده مىكنم). از سلمان سؤال كن تا تو را [به آنچه گفت]آگاه سازد.
آن مرد خطاب به سلمان گفت: آيا تو بر اين تصور نيستى كه همه عمر روزه مىگيرى؟ سلمان گفت: بله. آن مرد گفت: من در بيشتر روزها تو را مىبينم كه غذا مىخورى؟ سلمان گفت: حقيقت آنگونه كه تو مىانديشى نيست. همانا من در هر ماه تنها سه روز روزه مىگيرم و خداوند فرمود: هر كس يك حسنه بياورد خداوند ده برابر به او پاداش مىدهد.(235) همچنين من
به سوی تو
جلسه بيست و يكم: رهيافتى به حقايق و معارف سوره توحيد (1)