خداوند توكل نداشته باشد؛ چنان كه خداوند مىفرمايد: «وَ عَلَى اللهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛(206) واگر مؤمنيد به خدا توكل كنيد».
وقتى انسان كارش را به خداوند واگذار كرد و تسليم خواست او شد، بايد مطمئن باشد كه آنچه رخ مىدهد به خير و مصلحت اوست؛ از اين رو پيشوايان دينىِ ما از اينكه برخى از مؤمنان در برابر رخدادهاى ناگوار شكايت مىكنند، اظهار تعجب و شگفتى كردهاند. در اين باره امام صادق(عليه السلام)فرمودهاند: «عَجِبْتُ لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ لا يَقْضِى اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ قَضاءً إِلاّ خَيْراً لَهُ وَ إِنْ قُرِضَ بِالْمَقاريضِ كانَ خَيْراً لَهُ وَ إِنْ مَلِكَ مَشارِقَ الاَْرْضِ وَ مَغارِبَها كانَ خَيْراً لَهُ؛(207) در شگفتم از مسلمانى كه خداوند براى او سرنوشتى را رقم نزند جز آنكه به خير و صلاح او باشد و اگر بدنش را با قيچى ها ببرند خير اوست و اگر هم خاور و باختر زمين را مالك شود خير اوست».
پس اگر مؤمن به مال و مقامى برسد، به خير اوست و اگر به گرفتارى و بلايى مبتلا شود، صلاح وى در آن است؛ اما كسى كه خير را از شر تميز نمىدهد و تصور مىكند كه گرفتارى ها و مصيبت ها شر هستند، بى تابى و ناراحتى مىكند؛ ولى در قيامت پرده ها كنار مىروند و حقايق آشكار مىشوند و مؤمن مىنگرد كه خداوند حتى در برابر بلاى كوچكى چه پاداش و نعمتى را به او عنايت كرده؛ در اين هنگام آرزو مىكند كه كاش سراسر عمر خويش را با فقر، بيمارى و گرفتارى مىگذراند. قرآن كريم مىفرمايد: «وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛(208) چه بسا از چيزى كراهت داريد در حالى
به سوی تو
جلسه بيستم: جايگاه نعمت الهى در نماز