صفحه ٢٥١

محروم گرديد، نعمت هاى الهى كه در اختيارش نهاده شده سودى به حال او نمى‌بخشند و در مسير ضلالت و گمراهى صرف مى‌شوند. اينجاست كه ما اهميت و جايگاه آيه «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» را به خوبى درك مى‌كنيم؛ آيه‌اى كه به ما هشدار مى‌دهد پيوسته نگران عاقبت خويش باشيم. نگران آن باشيم كه نكند با توجه نداشتن به حيله هاى گوناگون شيطان براى فريب انسان و وسوسه هاى نفس امّاره و تشكيك هاى شيطان هاى خارجى كه همواره با افكار و سخنان خود زمينه انحراف مردم را فراهم مى‌آورند، راه نادرستى را برگزينيم و هر قدم ما گامى باشد به سوى انحطاط و سقوط.
اگر علماى اخلاق پيوسته مردم را به وسوسه هاى شيطانى ـ به خصوص حيله هاى نفس انسان و محمل ها و توجيه هايى كه براى انحراف و فريب انسان پيش روى او مى‌نهد ـ آگاه مى‌سازند و به آنان هشدار مى‌دهند كه مواظب باشند در اين دام بد فرجام گرفتار نيايند، به جهت الهامى است كه از فرموده رسول خدا(صلى الله عليه وآله) گرفته‌اند؛ آنجا كه فرمود: «أَعْدى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتي بَيْنَ جَنْبَيْكَ؛(141) دشمن ترين دشمنان تو نفس توست كه بين دو پهلوى تو قرار گرفته است». حيله هاى نفس آن قدر گسترده و خطرناك است كه مربيان اخلاق تأكيد دارند همه حيله هاى نفس را براى مردم بازگو نكنيد؛ چون باعث يأس آنان مى‌شود. حال با توجه به مكر نفس امّاره و خطرها و لغزش هايى كه شيطان و عوامل او فرا روى ما نهاده‌اند، آيا نبايد مهم ترين و ضرورى ترين خواسته ما از خداوند اين باشد كه راه هدايت و وصول به كمال نهايى و قرب خويش را به ما بنماياند و ما را از دام شيطان و عوامل او برهاند؟