صفحه ١٥٦

جلوه‌اى از خود را به ما بنماياند، بسيار ارزشمند است. در برخى از روايات آمده است كه آنچه را شما در ذهن خود با دقيق ترين معانى تصور مى‌كنيد، آفريده شماست و خدا از آن فراتر و بلكه منزه است. امام باقر(عليه السلام)فرمودند: «كُلَّما مَيَّزْتُمُوهُ بِأَوْهَامِكُمْ في أَدَقِّ مَعانِيهِ مَخْلُوقٌ مَصْنُوعٌ مِثْلُكُمْ مَرْدُودٌ إلَيْكُمْ؛(86) آنچه را در ذهن خود با دقيق ترين معانى تصور و توهم كنيد، [خدا از آن منزه است و] آن پندار شما مخلوقى است مثل شما».
وقتى دانستيم كه اولياى خدا بر پايه معرفت و كمال خود به مقام شهود و شناخت صفات الهى رسيدند، شايسته است كه خود را در آن مسير قرار دهيم و دنباله رو آنان باشيم، كه اگر پيش از وصول به مقام ايشان مرگمان فرا رسيد، دست كم به خداوند متعال عرضه بداريم كه ما عمرمان را در مسير پيروى از دوستان تو صرف كرديم.
به هر حال در هنگام عبادت بايد به نوعى به خداوند معرفت داشته باشيم؛ و الا اگر هيچ‌شناختى از او نداشته باشيم، چگونه مى‌خواهيم او را عبادت كنيم؛ اما روشن است كه خداوند در ذات، صفات و كمالات خود نامحدود است و به قول حكماء خداوند بى نهايت فراتر از بى نهايت است. حال وقتى خداوند در ذات و صفات خود (نظير علم، قدرت، حيات، رحمت، جود و كرم) نامحدود است، موجودى محدود و سر تا پا نقصى چون ما نمى‌تواند در هيچ قلمروى از صفاتش او را به درستى بشناسد و بر صفتى از صفات وى احاطه پيدا كند: «وَ لا يُحِيطُونَ بِشَيْء مِنْ عِلْمِهِ إِلاّ بِما شاءَ ...؛(87) و به چيزى از علم او دست نيابند، مگر بدان چه خود خواهد».