صفحه ١٣١

اراده جدّى براى تفكر داشت، سعى مى‌كند در تنهايى و نيمه شب و يا بين الطلوعين وقت كافى براى اين منظور اختصاص دهد. البته تفكر افراد درباره اين مسائل، بر پايه ايمان و معرفت آنان به خداوند است و در اين زنجيره گسترده، هر قدر معرفت انسان به خداوند، قيامت و ساير امور معنوى بيشتر باشد، تفكر او عميق‌تر خواهد بود.
آنان كه در مدارج عالى معرفت قرار دارند، امور عادى روزمرّه خللى در تفكرشان درباره خداوند و رفتار و اعمالشان ايجاد نمى‌كند و از هر فرصتى براى تفكر استفاده مى‌كنند. با توجه به تفاوت معرفت افراد، فاصله بين كسى كه به منافع و ثمرات نماز نظر دارد و طمع به ثواب و ترس از عقابْ او را به انجام تكاليف وامى دارد، با كسى كه تنها به رضوان الهى مى‌انديشد روشن مى‌شود و سطح محبت آنان به خداوند مشخص مى‌گردد.
بر اساس معرفتى كه افراد به خداوند دارند، مشخص مى‌شود كه تا چه حد به معبود خويش محبت مى‌ورزند و تا چه حد براى كسب رضايت او تلاش مى‌كنند؛ از اين رو قرآن بيش از هر چيز براى رضايت الهى ارزش قائل شده و پس از آنكه فايده هاى نماز را بر مى‌شمرد، متذكر مى‌شود كه رضوان الهى فراتر از هر چيزى است و در گستره فهم و درك ما نمى‌گنجد. كسانى كه سعادت برخوردارى از محبت اصيل خداوند نصيبشان شده، تنها خواهان رضايت خدا هستند و در اين انديشه‌اند كه چگونه نماز بخوانند تا خداوند از آنان راضى گردد؛ اما كسانى كه تنها به ثواب و عقاب مى‌انديشند، نظر به ثواب و درجات بهشتى دارند كه در پرتو نماز نصيبشان مى‌شود و در انديشه رهايى از عقاب و عذاب الهى هستند.