به كارگيرى قوه قهريه در استقرار و استمرار حكومت الهى
پرسش:
آيا پيامبران براى دعوت مردم به سوى خدا و استقرار نظام الهى از قوّه قهريه استفاده مىكردند؟ پس از استقرار نظام الهى وضع به چه صورت بود؟
پاسخ: همانگونه كه مشاهده مىشود پرسش فوق از دو مرحله متفاوت سؤال مىكند: يكى مرحله پيش از استقرار نظام الهى و ديگرى پس از استقرار نظام الهى. از اينرو ما نيز بايد ميان اين دو مرحله تفاوت گذاشته، وضعيت هر يك را جداگانه بشناسيم:
هدف خداوند از آفرينش انسان رساندن او به بىنهايت كمال، خوشبختى و نعمت است كه البّته بايد با انتخاب و تلاش خود انسان بدست آيد. بنابراين هم خداى متعال راه رسيدن به هدف و سعادت نهايى را به انسان نشان مىدهد و هم قدرت انتخاب آزاد به او مىبخشد تا در پرتو آن انسان راه صحيح را برگزيند و راه كژى و انحراف را وانهد. به همين دليل خداوند پيامبرانش را فرستاد تا مردم را به آنچه خير و صلاح دنيا و آخرتشان در آن است دعوت كنند. فرستاده و پيامبر خدا ابتدائاً راهنمايى و دعوت به حق مىكند و آيات الهى را بر مردم مىخواند و با آگاهى دادن به آنها و بالابردن سطح شناخت و معرفت آنها، زمينه پذيرش راه رسيدن به كمال و پذيرش حق و تكاليف الهى را فراهم مىآورد. به واقع، در اين مرحله پيامبر نقش عقل منفصل را ايفا مىكند و بدون اين كه فشارى و تحميلى بر مردم داشته باشد و بدون اين كه آزادىهاى آنها را سلب كند، فهم آنها را بالا مىبرد تا زمينه انتخاب و گزينش آزادانه در آنها فراهم آيد و آزادانه به سوى پذيرش اسلام و احكام تعالى بخش آن رهنمون گردند و نظام الهى مبتنى بر دين را مستقرّ نمايند. آياتى از قرآن كريم نيز كه پذيرش دين را اكراه بردار و اجبارى نمىدانند مانند آيه «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ» اشاره به همين مرحله؛ يعنى، مرحله پيش از پذيرش اسلام دارند. زيرا هدف خداوند انتخاب آزادانه دين و نظام الهى از سوى انسان است وگرنه چنانچه اين كار با اجبار و تحميل صورت گيرد، چه بسا حقانيّت آن راه براى انسان ناشناخته بماند و يا آن كه بشر بر نادرست بودن آن راه معتقد گردد.