مىتوانند شكل آخرتى به خود گيرند، يعنى آن رفتارها چنان انجام گيرند كه براى آخرت ما مفيد باشند و مىتوانند به گونهاى باشند كه براى آخرت ما مضرّ باشند.
همه كارهايى كه ما در دنيا انجام مىدهيم، از قبيل نفس كشيدن، نگاه كردن، معاشرت، سخن گفتن و سخن شنيدن، غذا خوردن، روابط بين زن و شوهر، روابط بين افراد جامعه و رابطه بين حكومت و مردم مىتوانند به گونهاى باشند كه تأمينكننده سعادت اخروى ما گردند و مىتوانند براى آخرت ما زيان ببار آورند. درست است كه شيوه غذا پختن و استفاده از غذا مربوط به دنياست، ولى همين غذا خوردن مىتواند به گونهاى باشد كه انسان را روانه بهشت كند و نيز مىتواند ما را گرفتار آتش جهنم كند:
«إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً»(27)
كسانى كه اموال يتيمان را به ظلم و ستم مىخورند، (در حقيقت) آتش به شكمهايشان فرو مىبرند و بزودى در شعلههاى آتش (دوزخ) مىسوزند.
همچنين سخنى كه انسان براى رضاى خدا مىگويد، درختى را در بهشت براى او مىروياند:
پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله) به اصحاب خود فرمودند: كسى كه تسبيحات اربعه را بگويد، خداوند در بهشت درختى براى او مىروياند. برخى گفتند: پس ما در بهشت درختان زيادى داريم، چون اين ذكر را فراوان مىگوييم؛ حضرت فرمود :به شرطى كه آتشى نفرستيد كه آنها را بسوزاند.
خلاصه آن كه، سخن هر دين بر حق اين است كه انسان آفريده شده تا سعادت (بهشتى شدن) و يا شقاوت (جهنمى شدن) را براى خويش تأمين كند و سعادت و شقاوت ابدى او در سايه رفتارهاى او در دنيا حاصل مىشوند: اگر رفتارهايش طبق دستور خدا باشد، به سعادت ابدى مىرسد و اگر بر خلاف دستورهاى خدا باشد، به شقاوت ابدى خواهد رسيد.
جايگاه مسائل سياسى و اجتماعى در حوزه دين
حق اين است كه جايگاه مسائل سياسى و امور اجتماعى در ميان مسائل دينى، بسيار بارز