صفحه ١٨٧

انجام شود‌؛ و از سوى ديگر، لزوم حفظ وحدت يك امّت و وحدت نظام جامعه ايجاب مى‌كند كه محور وحدت و انسجامى در حكومت وجود داشته باشد، تا براساس آن محور، وحدت و يكپارچگى كلّ نظام و هماهنگى بين قوا حفظ گردد و همچنين نظارت بر عملكرد قوا صورت پذيرد.
نظامهايى كه تفكيك قوا را پذيرفته‌اند اين مطلب را هم مى‌پذيرند كه گرچه يك نظام حكومتى از سه قوه تشكيل مى‌شود، ولى اين قوا بايد با يكديگر ارتباط داشته باشند و از آنجا كه همه در كل، يك دستگاه حكومتى را شكل مى‌دهند، بايد يك عامل هماهنگ كننده و وحدت بخش بين قوا وجود داشته باشد و براى رفع بحرانهاى ناشى از ناهماهنگى قوا راهكارهايى در اكثر نظام‌هاى دموكراتيك دنيا در نظر گرفته شده‌؛ و راه حلّى ارائه گرديده است كه در اين فرصت مجال پرداختن به آنها نيست و ما صرفاً به راهكارى كه اسلام ارائه كرده است اشاره مى‌كنيم.

 ولايت فقيه محور يكپارچگى و وحدت جامعه و نظام
در نظام اسلامى به بهترين وجه براى حلّ مشكل فوق چاره‌انديشى شده است. چون در شكل ايده‌آل حكومت اسلامى يك شخصيت معصوم در رأس هرم قدرت قرار مى‌گيرد و طبيعى است كه وقتى چنين شخصيّتى در رأس هرم قدرت قرار گيرد، محور وحدت جامعه و هماهنگ كننده قواى مختلف خواهد بود و از موضع قدرت، به رفع تنش‌ها، اختلافات و تزاحمات بين قوا مى‌پردازد. بعلاوه، او از هرگونه خودخواهى، منفعت‌طلبى و جناح‌گرايى مصون است‌؛ چون او معصوم است و تحت تأثير انگيزه‌ها و محرّك‌هاى غير الهى قرار نمى‌گيرد.
همچنين در شكل دوم و مرتبه نازل‌تر حكومت اسلامى، كسى در رأس هرم قدرت قرار مى‌گيرد كه اشبه به امام معصوم است و علاوه بر برخوردارى از شرايط لازم، از لحاظ تقوى و عدالت عالى‌ترين مرتبه پس از معصوم را واجد است. چنين شخصيّتى كه به عنوان ولى فقيه شناخته مى‌شود، محور وحدت جامعه و حكومت و هماهنگ كننده قوا و ناظر بر عملكردهاى كارگزاران مى‌باشد و هدايت‌گرى‌هاى كلان حكومتى و نيز سياست‌گذارى‌هاى كلان توسّط ايشان انجام مى‌گيرد.
براى اين كه صاحبان قدرت از قدرت خود سوء استفاده نكنند، مونتسكيو و ديگران نظريه تفكيك قوا را پيشنهاد كردند و مورد پسند و قبول عام قرار گرفت و تا حدودى