صفحه ١٧٤

اسلام و دموكراسى

 پرسش:
با عنايت به كاربردهاى واژه دموكراسى، شيوه مطلوب دموكراسى از ديدگاه اسلام كدام است؟
پاسخ: دموكراسى يعنى حكومت مردم يا به تعبير ديگر مردمسالارى، منظوراين است كه در امور حكومتى اعم از قانونگذارى و اجراى قانون و ساير شؤون سياسى جامعه مردم خودشان نقش داشته باشند و كس ديگرى در وضع قانون و اجراى آن دخالت نداشته باشد.
دموكراسى در طول تاريخ به چند صورت مطرح شده است: ابتدا، تا آنجا كه تاريخ نشان مى‌دهد، در حدود پنج قرن قبل از ميلاد حضرت مسيح در آتن، پايتخت يونان، براى مدتى اين تئورى مطرح شد و به اجرا درآمد. بدين صورت كه همه مردم، به جز بردگان و افراد زير بيست سال مى‌توانستند مستقيماً در امور سياسى شهر خود دخالت كنند. در آن زمان مردم در ميادين بزرگ شهر جمع مى‌شدند و در مورد مسائل شهرشان نظر مى‌دادند، اين شكل حكومت را كه مردم مستقيماً در امور اجتماعى و سياسى شان دخالت كنند، دموكراسى يا حكومت مردم ناميدند. اين روش علاوه بر آن كه مخالفت قاطعانه فيلسوفان و انديشمندان را بدنبال داشت كه آن را با تعبيرات زشتى ذكر مى‌كردند و حكومت جهّال مى‌ناميدند، عملا هم مشكلات زيادى به بار آورد و از اين رو چندان دوام نيافت.
با گسترش شهرها و زياد شدن و پيچيده‌تر شدن مسائل اجتماعى، چون دخالت مستقيم مردم در تمام امور جامعه عملى نبود، شكل ديگرى از دموكراسى مطرح شد، به اين طريق كه مردم نمايندگانى را براى تصدى امور حكومتى انتخاب كنند و آنها از طرف مردم حكومت كنند. از آن پس، اين تئورى طرفداران زيادى پيدا كرد و تدريجاً در پاره‌اى كشورها به اجرا گذاشته شد تا اين كه بالاخره در قرن نوزدهم ميلادى تقريباً در اروپا و بسيارى از كشورهاى ساير قاره‌ها اين شيوه حكومتى مورد قبول مردم واقع شد و حكومت‌هايى بر اساس آن پى‌ريزى شد.