فلسفه عدم ارايه ساختار ثابت براى حكومت اسلامى
پرسش:
چرا ارائه ساختار ثابت حكومتى از سوى اسلام ممكن نيست؟
پاسخ: همان گونه كه مىدانيم اسلام دينى است كه براى همه زمانها و مكانها و همه جوامع آمده است. اين دين سترگ هم جامعه كوچك و محدود زمان پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) را اداره كرده است و هم مىخواهد پيچيدهترين و گستردهترين جوامع بشرى و حتّى يك حكومت جهانى را اداره كند. با توجه به اين كه ساختار حكومت، بر حسب شرايط زمانى و مكانى و تحولات فرهنگى و اجتماعى، دائماً در حال تغيير و تحول است و نمىتوان براى زندگى اجتماعى، در طول تاريخ، تنها يك شكل حكومتى تعيين كرد كه در همه زمانها، سرزمينها و شرايط قابل اجرا باشد، تصور يك ساختار ثابت حكومتى كه بتوان توسط آن تمام جوامع از كوچك و ساده تا بزرگ و پيچيده را اداره كرد، اولا تصورى نادرست است و ثانياً كارى است غير ممكن. زيرا پيامبر درصدر اسلام با جامعهاى روبرو بودند كه شايد تعداد افراد آن به صد هزار نفر هم نمىرسيد. آن هم مردمى كه از زندگى و فرهنگ سادهاى برخوردار بودند و بيشتر آنان بيابان نشين و اهل روستاهاى اطراف مدينه بودند؛ طبيعى است كه متناسب با ساختار و حجم جمعيتى آن دوران، حكومت داراى ساختارى ساده و محدود بود.
با گذشت پنجاه سال كه اسلام كشورهايى چون ايران، مصر، عراق، سوريه، حجاز و يمن را در برگرفت ديگر آن ساختار و شكل حكومت كارايى نداشت. لذا بايد بر حسب تغيير شرايط، اَشكالى فراگير و كارآمد ارائه مىشد. اگر هم پيامبر درصدد برمى آمدند كه از پيش براى هر دورهاى شكل خاصى از حكومت را تعيين كنند بايد دايرةالمعارفى از اشكال حكومتهاى فرضى براى دورههاى گوناگون تدوين مىشد و ساختار حكومتى هر دورهاى را به تفصيل معين مىكرد. اما با توجه به اين كه تعداد افراد با سواد خواندن و نوشتن هم در آن زمان بسيار ناچيز بود چه رسد به دانشمندان و افراد عالم كه اين مسائل