صفحه ١٣٨

حقوق طبيعى، حقوق بشر، و اعتبار آنها

 پرسش:
برخى مى‌گويند: «نبايد قوانينى در جامعه به اجرا گذاشته شود كه خلاف حقوق طبيعى انسان‌ها باشد»، اوّلا: حقوق طبيعى چيست؟، ثانياً: آيا حقوق طبيعى رابطه‌اى با حقوق بشر دارد؟، و ثالثاً: اعتبار حقوق بشر از كجاست؟
پاسخ: پيش از بيان پاسخ ذكر مقدمه‌اى را خالى از فايده نمى‌بينم: انسان موجودى است كه زندگى اجتماعى براى او ضرورت دارد، زيرا در غير اين صورت ابعاد گوناگون وجودى او شكوفا نخواهد شد و از رسيدن به مصالح خود چه در زندگى دنيا و چه در زندگى آخرت باز خواهد ماند. اما چون زندگى اجتماعى بدون وجود مبنايى براى نظم و تأمين حقوق افراد و تعيين وظايف ايشان، هرگز ره به جايى نخواهد برد و هر لحظه شاهد هرج و مرج خواهد بود، ناچار بايد «قانون» بر زيست جمعى حاكم باشد تا مصالح شهروندان به خوبى تأمين شود. ولى نكته اساسى آن است كه قانون بايد چه ويژگى‌هايى داشته باشد تا بتواند سعادت انسان را تأمين كند؟ اينجاست كه مكاتب مختلف ديدگاه‌هاى متفاوتى عرضه كرده‌اند. از جمله برخى گفته‌اند قانون تنها بايد نظم و امنيّت را در جامعه تأمين كند. گروهى ديگر معتقد شده‌اند كه قانون علاوه بر نظم و امنيّت بايد عدالت را نيز در جامعه تأمين نمايد.(98) در همين راستا، كسانى گفته‌اند كه نبايد قوانينى در جامعه به اجرا گذاشته شود كه خلاف حقوق طبيعى انسان‌ها باشد.
در هر حال يكى از مكاتب فلسفه حقوق «مكتب حقوق طبيعى» است كه از يونان باستان تاكنون طرفدارانى داشته است و در دفاع از آن سخنان تند و افراطى بسيارى گفته شده كه ما را با آن كارى نيست. به هر حال، عاقلانه‌ترين، معتدل‌ترين و سالم‌ترين مطلبى كه در باب حقوق طبيعى در طول تاريخ گفته شده است، اين است كه اگر چيزى مقتضاى