صفحه ٢١٢

كاستى‌هاى نظام سياسى متمركز

 پرسش:
كاستى‌ها و اشكال‌هاى عمده نظام متمركز دولتى چيست؟
پاسخ: مى‌دانيم كه ايفاى نقش دولت در اداره و تأمين نيازهاى جامعه به دو صورت ممكن است انجام پذيرد:
1ـ دولت تنها برنامه‌ريزى و سياست‌گذارى و نظارت در اجرا را متعهد شود و مستقيماً در اجرا دخالت ننمايد.
2ـ علاوه بر دخالت در برنامه‌ريزى و نظارت، دولت متصدى اجرا نيز بشود.
در فلسفه سياسى دو گرايش غالب، نامتعادل و كاملا متضاد براى دولت، از جهت ايفاى اين نقش وجود دارد.
يكى گرايش ليبرالى است كه بر اساس آن همه امور جامعه به مردم سپرده مى‌شود و آنها آزادند هرگونه كه خواستند عمل كنند. صاحبان چنين گرايشى با دلائلى كه برمى‌شمارند معتقدند دولت بايد كمترين دخالت را در اداره امور جامعه داشته باشد و دولت در حد ضرورت و تنها براى جلوگيرى از هرج و مرج و حفظ امنيت مى‌تواند دخالت نمايد.
طبيعى است در سيستم ليبرالى كه افراد از آزادى فراوان در عرصه‌هاى مختلف برخوردارند، كسانى كه از منابع، امكانات و قابليت‌هاى بيشترى بهره دارند در همه عرصه‌ها به خصوص در عرصه اقتصادى، سرمايه و سود بيشترى به سوى خود جلب مى‌كنند و در نهايت اين فرايند به فاصله طبقاتى فاحش و تصاحب سرمايه‌هاى عمومى و ملّى توسط قشر اندكى از جامعه منجر مى‌گردد.
دوّم، گرايشى است كه اصالت را به جامعه مى‌دهد و مصالح جمع را مقدم بر منافع فرد مى‌داند و در آن بيشترين توجه به جامعه شده است. براى اِعمال چنين گرايشى، بر دخالت و تصدّى دولت افزوده مى‌شود و حوزه عمل و رفتار دولت، در عرصه‌هاى