ساختار حكومت در اسلام
پرسش:
توضيح دهيد اسلام چه رويكردى به فرم و ساختار حكومت دارد؟
پاسخ: وقتى از ساختار و ماهيت حكومت اسلامى سخن گفته مىشود ممكن است گونههاى مختلف حكومت كه در فلسفه سياست مطرح شدهاند به نظر بيايد، مانند حكومت اليگارشى، اريستو كراسى، سلطنتى و دموكراسى، و امروزه دموكراسى به جمهورى و سلطنت مشروطه تقسيم مىپذيرد و جمهورى يا پارلمانى است و يا رياستى. سپس اين سؤال به ذهن مىرسد كه آيا حكومت اسلامى يكى از گونههاى ذكر شده حكومت است يا در مقابل آنها شكل خاص به خود را دارد؟ اگر حكومت اسلامى جمهورى است اين كه همان دموكراسى و حكومت مردم بر مردم است پس اسلام ويژگى و امتيازى براى حكومت در نظر نگرفته است. اگر گفته شود شكل حكومت اسلامى سلطنتى است پس چرا حكومت ايران «جمهورى اسلامى» ناميده شده است؟ به هر صورت آيا اسلام هيچ نظرى راجع به شكل حكومت ندارد و آنرا بر عهده مردم نهاده كه خود هر نوع و شيوهاى كه خواستند براى حكومت انتخاب كنند؛ و يا اسلام نوع خاصى از حكومت را ابداع و ابتكار كرده است؟
بسيارى در پاسخ به سؤال از ساختار حكومت در اسلام، گفتهاند: اسلام شكل خاصى را براى حكومت پيشنهاد نمىكند. اين پاسخ گرچه تا حدى صحيح است اما خالى از ابهام نيست و براى توضيح آن لازم مىدانم به دو نكتهاى كه نبايد از نظر دور داشت اشاره كنم:
الف: گستردگى و نسخ ناپذيرى قوانين اسلامى
نكته اول عبارت است از اين كه، اسلام و قوانين اسلامى اختصاص به زمان و مكان خاصى ندارد و براى همه زمانها و همه جوامع نازل شده است. احكام ثابت و تغييرناپذير