صفحه ٣٣

حكومت اسلامى و تئوكراسى
 

 پرسش:
آيا حكومت اسلامى همان «حكومت تئوكراسى قرون وسطى» در شكلى جديد نيست؟
پاسخ: حكومت تئوكراسى يعنى حكومت خدايى. اين نظريه در قرون وسطى و در اروپا از سوى كليسا ابراز مى‌شد و كليسا بخصوص كليساى كاتوليك مدعى بود كه از طرف خدا بر مردم حكومت مى‌كند. در مقابل، برخى از فرقه‌هاى مسيحى معتقدند كه اصلا دين حضرت مسيح با مسائل سياسى ارتباطى ندارد و به اصطلاح طرفدار تفكيك دين از سياست‌اند. اما فرقه هايى از مسيحيت و بخصوص دستگاه كاتوليك، در قرون وسطى، طرفدار دخالت دين در سياست و حكومت بودند و حكومت را حق دستگاه پاپ مى‌دانستند. آنها معتقد بودند كه كليسا از طرف خداوند از چنان اقتدارى برخوردار است كه مى‌تواند بر مردم حكومت خدايى داشته باشد و مردم موظف‌اند كه به فرمان خداوند از دستورات پاپ اطاعت كنند‌؛ اين شكل از حكومت «حكومت تئوكراسى» نام گرفت.
آيا وقتى گفته مى‌شود اسلام حكومت الهى را پيشنهاد مى‌كند منظور همان حكومت تئوكراسى است كه در قرون وسطى توسط كليسا اعمال مى‌شد؟ آيا همان طور كه در حكومت تئوكراسى، خداوند اختيارات گسترده‌اى به حاكم داده است و او به هر شيوه و هر گونه‌اى كه خواست مى‌تواند بر مردم حكومت كند، در حكومت اسلامى هم چنين است؟
در پاسخ بايد گفت: حكومت الهى كه ما به آن معتقديم با تئوكراسى غربى از زمين تا آسمان فرق دارد. زيرا در قرون وسطى، كليسا حكومت را حق خود مى‌دانست كه از ناحيه خداوند به او اعطا شده است، اما اينكه چگونه بايد حكومت كرد، آيا حكومت كردن مستلزم رعايت قوانين و مقررات خاصى هست يا نه و آيا حكومت بايد در چهارچوب و محدوده خاصى انجام وظيفه كند يا نه؟ به خود كليسا مربوط بود و بر اين اساس به هر نحوى كه دلخواه خودشان بود و هر طور كه به صلاح خود مى‌ديدند