صفحه ٦٩

معناى «خليفة اللهى» انسان

 پرسش:
آيا مقتضاى مقام «خليفة اللّهى» انسان اين نيست كه زمين و حكومت را هر گونه كه خود بخواهد اداره كند؟
پاسخ: برخى به انگيزه نفى حكومت دينى و لزوم تبعيّت از قوانين و دستورات الهى در مسائل حكومتى، به طرح اين سخن پرداختند كه، انسان به تعبير قرآن «خليفة الله» است و معناى آن جانشينى خدا در زمين است و چون خدا به دلخواه خودش زمين را اداره مى‌كند انسان هم بايد بتواند به دلخواه خودش زمين و حكومت را اداره بكند.
در پاسخ اين سخن بايد گفت: در قرآن كريم، فى الجمله، «خليفة الله» بودن انسان ذكر شده است.
«و اِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ اِنّى جاعِلٌ فِى الْاَرْضِ خَليفَةً قالُوا اَتَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَ يَسْفِكُ الدِّمآءَ و نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ اِنّى اَعْلَمُ ما لا تَعْمَلُونَ.»(40)
به خاطر بياور هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روى زمين جانشينى [= نماينده‌اى]قرار خواهم داد. فرشتگان گفتند (پروردگارا،) آيا كسى را در آن قرار مى‌دهى كه فساد و خونريزى كند؟ ما تسبيح و حمد تو را بجا مى‌آوريم و تو را تقديس مى‌كنيم پروردگار فرمود: من حقايقى را مى‌دانم كه شما نمى‌دانيد.
ولى بايد معناى خلافت الهى را به درستى شناخت و توجه داشت عنوان «خليفة الله» كه در قرآن براى حضرت آدم ذكر شده براى همه فرزندان او ثابت نيست. چرا كه قرآن بعضى از فرزندان آدم را شياطين مى‌نامد و بى‌ترديد اينها «خليفة الله» نيستند.
«وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نبىٍّ عَدُوّاً شَياطينَ الاِنْسِ وَ الْجِنِّ»(41)
اين چنين در برابر هر پيامبرى دشمنى از شياطين انس و جنّ قرار داديم.