صفحه ٢٥١

عوامل اقتدار حكومت

 پرسش:
قدرت و اقتدار حكومت از چه عواملى ناشى مى‌شود؟
پاسخ: وظيفه اصلى مجريان هر نظام اجراى قانون است كه دو ويژگى را مى‌طلبد اول: شناخت قانون، دوم: قدرت و توانايى اجراى آن. اما اينكه قدرت چيست بايد گفت كه در حكومتهاى ساده و جوامع ابتدايى عمدتاً قدرت شامل قدرت فيزيكى و بدنى بوده و شخص حاكم به صرف داشتن قدرت فيزيكى توانايى اجراى قوانين و جلوگيرى از تخلّفات و تنبيه متخلّف را داشته است اما پس از آنكه شرايط اجتماعى بشر پيچيده‌تر شد و رشد و تكامل اجتماعى بيشتر فراهم گشت و حكومتها هم از حالت ساده به شكل پيچيده‌ترى تغيير شكل داد قدرت بدنى شخصى هم جاى خود را به قدرت ارگان بخشيد به اين معنى كه يك حكومت بايد ارگانى مثل لشكر و نيروى نظامى قوى ايجاد كند كه متشكل از مردان قوى باشند تا ضامن اجراى قوانين باشد.
با پيشرفت علمْ قدرت از حالت فيزيكى به حالت علمى ـ صنعتى تبديل شد يعنى يك حكومت قدرتمند حكومتى است كه داراى قدرت علمى ـ صنعتى باشد تا با استفاده از توان فيزيكى و صنعتى و تكنولوژيكى و بخصوص نظامى خود بتواند جلوى تخلفات را بگيرد و اگر كسانى شورش كردند و قصد دست‌اندازى به اموال مردم و به خطر انداختن جان آنها، و يا قصد از بين بردن حكومت را داشتند جلوى آنها را بگيرد.
اما در جوامع و حكومتهاى پيشرفته فعلى قدرت و اقتدار حكومت منحصر به اين موارد نيست بلكه در كنار اين موارد و در درجه اول، قدرت حكومت ناشى از نفوذ اجتماعى و مقبوليت مردمى آن است زيرا امروزه همه خواسته‌ها و برنامه‌ها را نمى‌توان بازور و قوه قهريه بر جامعه تحميل كرد و اصل اين است كه مردم با رضايت و رغبت مقرّرات را بپذيرند و به اجراى آن گردن نهند. پس متصدى اجراى اين قوانين كه در رأس اين امور قرار دارد بايد مورد پذيرش مردم باشد وگرنه در دراز مدّت تنها با استفاده از