صفحه ٢٩٣

نسبت دين با عقل و علم

 پرسش:
رابطه عقل و توانمندى‌هاى آن با دين چيست؟ به عبارت ديگر: اگر دين همه جوانب زندگى انسان را در بر مى‌گيرد، چه جايى براى عقل و علوم بشرى باقى مى‌ماند؟
پاسخ: براى روشن شدن پاسخ پرسش فوق بايد بين دو جنبه از افعال انسان تفكيك قائل شد: جنبه ارزشى افعال انسان و جنبه ماهوى و كيفيّت انجام افعال.
همانگونه كه بارها نيز گفته‌ايم: اسلام دنيا و تمام اعمال ريز و درشت و فردى و اجتماعى انسان را كه در آن صورت مى‌دهد مقدّمه آخرت و پيوسته با آن مى‌بيند و معتقد است مجموعه رفتارها و اعمال انسان در تكامل و سعادت ابدى يا انحطاط و شقاوت او نقش دارند و در واقع افعال انسان از همين جا و به دليل همين نقش و تأثير رنگ ارزشى به خود مى‌گيرد و دين حق پيدا مى‌كند كه درباره آنها قضاوت كند. بنابراين دين جنبه ارزشى همه افعال و جوانب زندگى انسان را در بر مى‌گيرد و راجع به اين بُعد از اعمال و رفتار انسان نظر مى‌دهد.(167)
اما درباره ماهيّت و كيفيّت انجام افعال و يا ساختار و چگونگى چيزهايى كه اعمال انسان بر روى آنها صورت مى‌گيرد و بيان قوانين علمى و فلسفى و چگونگى كشف اين امور از جهان هستى و محيط پيرامون، سخنى نمى‌گويد. و اظهار نظر در اين‌باره را به عقل و فهم و دستاوردهاى علمى بشر وا مى‌نهد و هر چه بيشتر او را تشويق مى‌كند تا با به كارگيرى قوّه تعقّل و انديشه و استعدادهاى خدادادى در صدد شناخت عالم و پديده‌هاى موجود در آن، و كيفيّت بهتر انجام امور زندگى خود بر آيد.
به زبان ساده، دين حلال و حرام افعال ما را بيان مى‌كند، نه كيفيّت انجام آنها را‌؛ دين