تساهل و تسامح و نفى مطلق خشونت؛ ابزارهاى توطئه
پرسش:
دشمنان با نفى مطلق خشونت ـ اعم از قانونى و غير قانونى ـ و طرح تسامح و تساهل به عنوان ارزش مطلق چه هدفى را دنبال مىكنند؟
پاسخ: تسامح و تساهل مفهوم و اصطلاحى است خاصّ و برخاسته از فرهنگ غرب كه با شكاكيّت و نسبيت معرفت در آن فرهنگ همخوان است و بر اساس آن يك حالت بىتفاوتى نسبت به عقائد دينى، فلسفى و علمى در فرد ايجاد مىشود كه در ارتباط با هر نظريه بايد بپندارد كه شايد نظريّه درستى است، و اعتقاد يقينى و اينكه دين حق، نظريه حق و مذهب حق يكى است را نفى كند. به اين لحاظ تسامح و تساهل با مبانى اسلام كه پيروان خود را به ايمان و اعتقاد يقينى و حقجوئى و دفاع از حق فرا مىخواند، هيچگونه سازگارى ندارد.
هدف اصلى دشمنان دين بيرون راندن دين از صحنه زندگى بشر و يا محدود كردن آن در تنگناى زندگى فردى است. چنان كه دينى با خصوصيات دين اسلام مانع اصلى سلطهجوئى و دنياپرستى و زيادهخواهى آنان است. از اينرو، تا مردم از ايمان خود دست برندارند و اطاعت كامل از مقرّرات دين را سرلوحه عمل خويش قرار دهند آنان به هدف خود نخواهند رسيد. پس براى راندن دين از صحنه اجتماع بايد باورها و اعتقادات مردم به اسلام و تعاليم آن سست گردد.
دشمنان همراه با عناصر سرسپرده و خودباخته كه اعتقاد درستى به دين ندارند، در طول تاريخ تا به امروز، بارها و بارها به هجوم عليه مقدّسات دينى و القاء شبهات فكرى و هتك ارزشهاى دينى پرداخته، و مىپردازند. و در مقابل عشق و علاقه مردم به اسلام همواره آنان را به واكنش متناسب و وسيع در برابر توطئه دشمن وادار ساخته است، و هرگاه عالمان و مراجع دين، امرى را مخالف اسلام تشخيص دادهاند مردم به پيروى از آنان و با شور و حرارت از كيان اسلامى دفاع نمودهاند، كه ماجراى كسروى و سلمان رشدى مرتد از اين نمونهاند.
اين حساسيّت به حق مردم همراه با احكام كامل اسلام، كه جهاد و برخورد شديد با دشمنان و منافقين و اهانتكنندگان به مقدّسات و ارزشهاى دينى را پيشبينى نموده است، عرصه را براى مروّجين خودباخته فرهنگ غرب تنگ نموده است كه نمىتوانند با