صفحه ٢٧

انديشه جدايى دين و سياست و انگيزه طرح آن
 

 پرسش:
انديشه جدايى دين از سياست كى و توسّط چه كسانى مطرح شد؟ انگيزه صاحبان اين تفكّر چه بود؟
پاسخ: همان گونه كه بارها گفته‌ايم، اسلام دينى است فراگير كه علاوه بر جنبه‌هاى فردى درباره عرصه‌هاى اجتماعى و بويژه سياست و حكومت داراى دستورالعمل و برنامه است. اين حقيقت با نگاهى گذرا به متن قرآن و سنّت معتبر، يعنى منابع دين اسلام، به روشنى نمايان است و عملكرد پيامبران الهى و نيز پيغمبر اسلام و ائمه طاهرين ـ عليهم السلام ـ نيز گواه اهتمام و توجّه ايشان به امر سياست و حكومت است. با اين همه همواره طواغيت تلاش كرده‌اند كه معيارها و احكام دينى در حكومت دخالت داده نشود و صالحان بر جامعه حاكم نگردند.
از ريشه‌دارترين و دل‌پسندترين اميال و هوس‌هاى انسانى، حبّ رياست و به خدمت گرفتن انسان‌هاى ديگر است: افراد جاه‌طلب در طول تاريخ كوشيده‌اند كه به هر قيمتى ـ گر چه به بهاى فدا كردن پيامبران و اولياى خدا و حكومت‌هاى الهى ايشان ـ به مسند قدرت تكيه زنند. در عين حال هرگاه جامعه، جامعه‌اى دينى بوده و اكثريت افراد آن معتقد به دينى بوده‌اند، حكومت‌هاى جور(19) با استفاده از رنگ و لعاب دينى در پى كسب قدرت و حاكميت بر مردم برآمده‌اند‌؛ و چنانچه وجود شخصيت‌هاى والايى چون پيامبران و ائمه طاهرين(عليهم السلام) را مانع اقبال عمومى نسبت به خود ديده‌اند، به انواع نيرنگ‌ها و حيله‌ها، سعى در كاستن نفوذ ايشان كرده، و با ابزارى چون تخريب شخصيت، محصور كردن، تبعيد، هم‌پايه معرفى كردن شخصيت خود با آنها، و در