این دید به روایت نگاه كند، از یك طرف باعث مىشود دیگر هیچ ابایى از گناه كردن نداشته باشد؛ زیرا فكر مىكند مثلا سینهزدن در یك شب عاشورا و تباكى براى سیدالشهدا(علیه السلام)، جبران همه گناهان او را مىكند، از سوى دیگر چنین فردى نسبت به كسانى كه امامت ائمه معصومین(علیهم السلام) را قبول ندارند، بیش از حد بدبین مىشود. روایتى هم به این مضمون داریم كه اگر كسى ولایت اهل بیت(علیهم السلام) را قبول نداشته باشد، اگر بین ركن و مقام عبادت كند به طورى كه مثل مشك خشكیدهاى شود، خداوند او را به جهنم مىبرد.
صرف نظر از اینكه آیا سند چنین روایاتى صحیح است یا خیر، بیان چند نكته در این خصوص ضرورى است كه در ادامه به آنها اشاره مىكنیم.
تلازم ایمان و عمل
یك مسأله اعتقادى مهم این است كه آیا ایمان و عمل هر دو، شرط سعادت هستند یا ایمان به تنهایى و یا عمل به تنهایى كافى است؟ به عبارت دیگر آیا اصل ایمان است یا عمل، یا هر دو؟
پاسخ اجمالى این سؤال این است كه بدون شك از نظر قرآن كریم، عمل بدون ایمان ارزشى ندارد. اگر كسى خداوند، روز قیامت، پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و ائمه معصومین(علیهم السلام)را قبول نداشته باشد، هر كار خوبى هم كه انجام دهد، باعث سعادت آخرتش نمىشود. اصولا كسى كه اعتقادى به بهشت و جهنم و روز قیامت ندارد چگونه مىخواهد به بهشت برود؟! خداوند در قرآن كریم مىفرماید:
وَ الَّذِینَ كَفَرُوا أَعْمالُهُمْ كَسَراب بِقِیعَة یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً حَتّى إِذا جاءَهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئاً وَ وَجَدَ اللّهَ عِنْدَهُ فَوَفّاهُ حِسابَهُ وَ اللّهُ سَرِیعُ الْحِسابِ؛(1) و آنان كه كافرند، اعمالشان در مَثَل به سرابى ماند در بیابان هموار بىآب كه شخص تشنه آن را آب پندارد و به جانب آن شتابد، چون بدانجا رسد هیچ آب نیابد و آن كافر، خدا را حاضر و ناظر اعمال خویش ببیند كه به حساب كارش تمام و كامل برسد [و كیفر كفرش بدهد] و خدا با سرعت به حساب تمام خلایق رسیدگى مىكند.
مردم معمولا كسانى را كه كارهاى خوب زیاد و بزرگى انجام مىدهند، مثلا بیمارستان مىسازند یا پولهاى خیلى كلان خرج مىكنند، بسیار محترم مىشمارند، حال آنكه شاید به