صفحه ٧٤

حتى مى‌توان مؤمنى را فرض كرد كه توان خواندن دو ركعت نماز را هم نداشته باشد. چنین شخصى نمازش را باید در قلبش بخواند. البته این فرض بعیدى است، اما در زمان‌هاى گذشته كه برده‌دارى وجود داشت و برخى غلامان كاملا زیر نظر مولایشان قرار داشتند، چنین حالاتى پیش مى‌آمد.
 
شرط نجات‌بخش بودن ایمان
این كه ایمان با چه چیز ثابت مى‌شود و با چه از بین مى‌رود، مسأله‌اى است كه از صدر اسلام مورد بحث و گفتگو بوده است. برخى مى‌گفتند: ممكن است انسان ایمان بیاورد و هیچ عملى هم انجام ندهد، همه گناهان را هم مرتكب شود، ولى چون ایمان آورده است به بهشت برود. این گروه به «مُرجئه» معروفند. در مقابل، برخى معتقد بودند اگر مؤمنى مرتكب گناه كبیره‌اى گردد «كافر» مى‌شود. این اعتقادى است كه به خوارج نسبت مى‌دهند. آنها مى‌گفتند كه ایمان همان عمل به دستورات و ترك گناهان كبیره است و از این‌رو، مرتكب كبیره كافر است. به همین دلیل، خوارج خون طرفداران امیرالمؤمنین(علیه السلام)را حلال مى‌دانستند و به نوامیسشان تجاوز مى‌كردند و آن همه فجایع را مرتكب شدند. حرفشان این بود كه مى‌گفتند اینها كافر شده‌اند. حتى در مورد شخص حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) هم چنین اظهار مى‌كردند كه چون ایشان حكمیّت را پذیرفته ـ و این كفر است و شرك ـ پس از اسلام خارج شده است. این نوعى برداشت انحرافى از ایمان بود.
اما به نظر ائمّه اهل بیت(علیهم السلام)، هیچ كدام از اینها درست نیست. آنان نه نظر مرجئه را قبول داشتند نه نظر خوارج را. چنین نیست كه به صِرف ایمان قلبى، انسان به بهشت برود، گرچه همه عمر گناه كرده باشد: فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة خَیْراً یَرَهُ. وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة شَرًّا یَرَهُ.(1) این‌طور نیست كه زندگى انسان با یك ایمان لحظه‌اى تمام شود و بعد مجاز باشد هر گناهى را مرتكب شود و در عین حال اصل ایمانش محفوظ باشد. بله، اگر كسى ایمانش را تا آخرین لحظه حیات حفظ كرد، در عالم آخرت، پس از این‌كه در عرصات قیامت به اندازه گناهانش عذاب شد، اگر لیاقت شفاعت را داشت، در بعضى از مراحل، مشمول شفاعت قرار مى‌گیرد و به بهشت مى‌رود.