موقتى و در مقایسه با آخرت، نظیر زندگى جنینى نسبت به زندگى دنیوى است. همانگونه كه جنین فقط چند ماهى را در شكم مادر مىگذراند، آن هم براى این كه آماده زندگى این جهانى شود، ما هم در این برهه كوتاه زندگى دنیایى، براى زندگى ابدى آماده مىشویم، با این تفاوت كه رشد جنینى قهرى بود، ولى رشد این جهانى اختیارى است. علاوه بر آن، زندگى جنینى با زندگى دنیوى از حیث مدت قابل مقایسه است، ولى جهان آخرت به دلیل ابدى بودنش، به هیچ وجه، با زندگى محدود این جهانى قابل مقایسه نیست.
به هر صورت، آنگونه كه دین معرفى مىكند، این دنیا محل ابتلا و خودسازى است. باید خود را براى عالم دیگر مهیّا كنیم. اگر با این نگرش نگاه كنیم، مىبینیم در مقابل سرمایهاى كه از كف مىدهیم، چیزى به دست مىآوریم كه براى زندگى ابدیمان بسیار سودمند است و باید خدا را شكر كنیم؛ إنْ رَأى حَسَنَةً اسْتَزادَ مِنْها. اما اگر نگرشى غیر از این داشته باشیم یا دچار غفلت شویم، در مقابل صَرف سرمایه گرانمایه، بدبختى اخروى براى خویش مهیّا ساختهایم. پس باید به فكر جبران آن برآییم؛ إنْ رأى سَیِّئَةً استَغْفَرَ منها لِئَلاّ یُخْزى یَوْمَ القیمةِ. چقدر فرق است بین اینكه كسى معاملهاى بكند، و مشكلش فقط این باشد كه از آن سودى نبرد، اما در هر صورت سرمایهاش بر جاى باقى بماند، و اینكه كسى در معامله سود كه نمىبرد، ضرر هم مىكند و اصل سرمایه را از كف مىدهد. گناه كردن از همین سنخ معامله دوم است؛ یعنى از دست دادن سرمایه و خریدن زیان؛ از كف دادن عمر و سعادت اخروى و دچار عذاب ابدى گردیدن.
ب) توجه به كمّیت گناهان انجام شده
نكته دوم در مورد محاسبه نفس این است كه وقتى فهمیدیم گناه بسیار زشت است، باید ببینیم چقدر گناه كردهایم و در صدد جبران آن برآییم. انسان باید به گناهان خود نزد خداوند اعتراف داشته باشد، نه آن كه آنها را انكار كند یا به فراموشى بسپارد. البته انسان نمىتواند مشخص كند كه دقیقاً هر روز از اول صبح تا شب، چند گناه كرده است (مثلا چند غیبت كرده، چند دروغ گفته، چند تهمت زده و...) اما به هرحال باید دقت كنیم، ببینیم چقدر وقت ما صرف گناه شده است. این مسأله مهمى است كه بتوانیم به كمّیت گناهانمان بیندیشیم. این چنین است كه محاسبه در تكامل انسان اثر مىگذارد و موجب مىگردد هر روز زندگى او نسبت به گذشته بهتر شود.