اسباببازى را برایش تهیه كنیم. در جامعه هم افرادى زندگى مىكنند كه حكم كودك را دارند؛ یعنى باید با دادن وعده و وعید، آنها را به سمت كارهاى خوب سوق داد. البته اسلام به این حد اكتفا نمىكند و مثلا براى انجام جهاد، ارزشهاى بالاترى را نیز معرفى مىنماید؛ از جمله، ارزش پیروزى بر دشمنى كه بر مسلمانها ظلم و ستم روا داشته، یا ارزش نیل به بهشت و نعمتهاى جاویدان الهى، و یا ارزش كسب رضایت خداوند.
البته قرآن در ادامه، كسانى را كه به دلیل انگیزههاى مادى در جهاد شركت جستهاند، مورد سرزنش قرار داده و مىفرماید: تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیا وَ اللّهُ یُرِیدُ الْآخِرَةَ؛(1) شما متاع فانى ناچیز دنیا را مىخواهید و خدا براى شما آخرت را. به فكر آخرت بودن، انگیزه بالاترى است كه خود نیز داراى مراتب فراوانى همچون: نجات از عذاب، اجر و پاداش دایمى، مراتب عالیه بهشت و جنات عدن مىباشد. انگیزه و همت برخى افراد از این هم بالاتر است؛ چرا كه فقط خشنودى خدا را مىخواهند. اگرچه تعداد اینگونه افراد كم است، اما اسلام مىخواهد سایر انسانها را هم به تدریج به سمت این انگیزه رهنمون سازد. در هر صورت، اینها انگیزههایى است كه اسلام به واسطه آنها مىخواهد توجه انسانها را از اهداف مادى و دنیوى به اهداف معنوى و اخروى جلب نماید.
بنابراین روش تربیتى اسلام در تحقق بخشیدن به ارزشها، متناسب با مراتب معرفت انسانها است. خداوند تربیتش را منحصر به امثال سلمان و ابوذر نكرده است، دیگران هم باید متناسب با فهم و معرفتشان تحت تأثیر تربیت اسلام و قرآن قرار گیرند. اما چون همت افراد متفاوت است، برخى را كه داراى همت پایین مىباشند، ابتدا با ایجاد انگیزههاى مادى تربیت مىكند و آنگاه كه همتشان بلندتر شد، با معارف دیگر آشنا مىسازد. در این مرحله است كه انسان محبت خدا پیدا مىكند و وقتى محبت خدا آمد، بسیارى از مشكلات انسان حل مىشود.
مهربانى با نامهربانان
نحوه معاشرت با كسانى كه در جامعه رفتارهاى نامناسب دارند (مثلا، بدزبانند، بىادبند، ظلم مىكنند، حقوق دیگران را رعایت نمىكنند و...) نیز داراى مراتب مختلفى مىباشد. بهترین رفتار در مقابل اینگونه افراد، مقابله به احسن مىباشد. با این كار، در درجه اول، مشكلات