اسلام، رفتارهاى انسان از نظر ارزشى داراى مراتب و درجات مختلفى است. این ارزش، گاهى در حد خنثى است و گاهى در حد مثبت، آن هم با درجات متفاوت. مثلا، در مورد رفتار بد دیگران، گاهى اگر انسان مشابه همان كار را نسبت به آنها انجام دهد، از نظر ارزشگذارى خنثى و در حد صفر است؛ یعنى نه ارزش منفى دارد و نه ارزش مثبت. اما عمل كسى كه در مقابل رفتار بد دیگران نه تنها مقابله به مثل نمىكند، بلكه رفتار بهترى هم نسبت به آنها انجام مىدهد، داراى ارزش مثبت است.
در بحث فلسفه اخلاق، عدهاى اعتقاد دارند كه به طور كلى، یك رفتار یا خوب است و یا بد؛ اگر عملى به شكل خاصى انجام شود خوب است، در غیر این صورت بد. كانت، فیلسوف اخلاقى معروف، در اینباره مىگوید: كار خوب شرایطى دارد كه در صورت تحقق آنها مىتوان آن كار را خوب دانست، از جمله این شرایط این است كه انسان كار را به دلیل اطاعت از حكم عقل یا وجدان انجام دهد نه از روى عواطف و یا انگیزه دیگرى. براساس دیدگاه كانت، عملِ مادرى كه نیمههاى شب از خواب شیرین برمىخیزد و از طفلش پرستارى مىكند، فاقد ارزش اخلاقى است؛ چرا كه مادر براى ارضاى عاطفه خود دست به این كار زده است!
اما در دستگاه ارزشى اسلام، ارزشهاى مثبت داراى مراتباند؛ یعنى امر آنها بین نفى و اثبات نیست. ممكن است عملى از یك درجه تا بىنهایت ارزش داشته باشد. مراتب عبودیت و خلوص، همگى داراى ارزشاند، منتها با درجات متفاوت. آن خلوص كاملى كه مد نظر اسلام است، خلوصى است كه حضرت على(علیه السلام)داشتند. آن حضرت مىفرمایند: ما عَبَدْتُكَ خَوْفَاً مِنْ نارِكَ و لا طَمَعاً فى جَنَّتِك لكن وَجَدْتُكَ اَهْلا لِلعِبادةِ فَعَبَدْتُكَ.(1)
بنابراین، دستگاه ارزشى اسلام، ارزشها را در شكل «همه یا هیچ» در نظر نمىگیرد، بلكه اعمال خوب مراتب و درجات فراوانى دارند. البته ارزش بسیارى از كارها به نیت انسان بستگى دارد؛ هر قدر اخلاص انسان در كارى بیشتر باشد، به همان میزان ارزش آن كار بالاتر است. اخلاص هم تنها با گفتن لفظ «قربةً الى اللّه» به دست نمىآید؛ كار باید واقعاً و از صمیم دل براى خدا باشد.
یك نكته تربیتى: توجه به رابطه معرفت و انگیزش
انسان به یكباره نمىتواند مراتب بالاى تكامل را كسب كند؛ زیرا این مهم با تربیت نفس و به