پایین، مىتوان به تأثیر یك دانشآموز بر یك كلاس مثال زد. دانشآموزى كه در كلاس موقعیت بهترى از لحاظ بیان یا جاذبه گفتارى یا مانند آن دارد، مىتواند بیش از نود درصد دانشآموزان را از نظر طرز فكر و رفتار، از لحاظ نوع لباس، نشستن در كلاس و مانند آن تحت تأثیر قرار دهد. اصل این مسأله تحقیق شده و با تجربه به اثبات رسیده است. براى مثال، دانشآموزى كه لباس خاصى مىپوشد، در مدت كوتاهى دیگران هم به آن لباس علاقهمند مىشوند و از او تقلید مىكنند. در سایر زمینههاى رفتارى و یا گفتارى نیز مسأله به همین صورت است. مثلا گاهى كسى مسألهاى را مطرح مىكند و براى آن استدلال منطقى ارائه مىكند و شنونده تحت تأثیر آن استدلال حرف او را مىپذیرد. اما گاهى استدلال محكم نیست، ولى نحوه بیان و برخورد گوینده طورى است كه مخاطب را تحت تأثیر قرار مىدهد؛ مثلا، گوینده شخصى درستكار و موجّه است. در اینجا 50 درصد تأثیر حرفش به دلیل شخصیت مقبول او و موقعیتى است كه نزد مخاطب دارد. عكس این مطلب هم صادق است.
به دلیل همین تأثیراتى كه از رفتار و گفتار ناشى مىشود، اسلام بر مسایلى از قبیل دعوت، ارشاد، تبلیغ، امر به معروف و نهى از منكر تأكید كرده است.
ضرورت توجه به سطح مخاطب در گفتار
طبع انسان، به خصوص جوانها، اینگونه است كه وقتى سخن تازهاى مىشنوند دوست دارند آن را براى دیگران نقل كنند. اصل این مسأله امرى طبیعى است و اشكالى هم ندارد، اما در اینباره باید نكاتى را مد نظر داشته باشیم؛ از جمله اینكه به نوع مخاطبمان توجه داشته باشیم و دقت كنیم كه آیا سخن ما در او چه تأثیرى بر جاى مىگذارد. آیا اگر مطلبى علمى است، مخاطب توان درك آن را دارد؟ بسیارى از معارف براى همه مردم قابل درك نیست. در نقل مطالب، باید به ظرفیت ذهنى و پایه معرفتى افراد توجه داشت؛ همه چیز را نباید براى همه كس گفت.
در ارتباط با نكتهاى كه متذكر شدیم، در كتب روایى بابى به نام «كتمان سرّ» وجود دارد. روایات بسیارى از ائمّه هدى(علیهم السلام) در این زمینه وارد شده است كه اسرار ما را كتمان كنید و به دیگران نگویید. شاید سؤال شود كه مگر اسرارچه بوده است كه نباید به دیگران گفته مىشده است؟ یا چرا بعضى از افرادى كه اسرار آنها را فاش كردهاند مورد لعن واقع شدهاند؟ یا چرا اگر
پندهاى امام صادق(علیه السلام) به رهجویان صادق
دعوت به اهل بیت(علیهم السلام) با رفتار و گفتار