گمارد؛ اما اگر بداند كه مسأله جدى است، به جزئیات كارهایش هم رسیدگى مىكند. در قرآن نیز به این حقیقت اشاره شده است كه عذاب قیامت به دلیل فراموشى روز حساب است؛ همان فراموشى كه موجب مىشود انسان مرتكب كارهایى شود كه در نهایت، عذاب ابدى را به دنبال داشته باشد: إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ بِما نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ.(1) این عذاب براى كسانى است كه روز حساب را از یاد بردهاند، هر چند ممكن است به آن اعتقاد نیز داشته باشند، اما اعتقاد كمرنگ است، زنده نیست و در اعمالشان تأثیر نمىگذارد.
قرآن كریم داستان دو برادر را نقل مىكند كه یكى از آنها بىبند و بار بود و دراموالش حساب و كتابى نداشت. برادر دیگر هر قدر به او سفارش مىكرد كه مراقب اعمال و كردار خود باشد، مىگفت: ما أَظُنُّ السّاعَةَ قائِمَةً وَ لَئِنْ رُدِدْتُ إِلى رَبِّی لاََجِدَنَّ خَیْراً مِنْها مُنْقَلَباً؛(2) تصور نمىكنم قیامتى برپا شود و اگر به فرض هم خدا و قیامتى باشد و من به سوى خداى خود باز گردم، در آن جهان نیز منزلى بهتر از این دنیا خواهم یافت. مقصود قرآن از نقل این داستان این است كه بگوید، چنین اعتقادى به معاد فایدهاى ندارد؛ زیرا ركن اساسى اعتقاد به معاد، اعتقاد به حساب است. آنچه مهم است این اعتقاد است كه در آن جهان زنده مىشویم تا نتیجه اعمالمان را ببینیم، وگرنه صرف اعتقاد به زنده شدن كارآیى ندارد. لازمه چنین اعتقادى توجه به عاقبت كار در همین دنیا است. پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله)درروایتى مىفرمایند: حَاسِبُوا اَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحاسَبوا؛(3) پیش از آنكه به حساب شما برسند، خود را مورد محاسبه قرار دهید.
اگر چنین باورى در انسان وجود داشته باشد كه روزى به همه اعمالش رسیدگى مىگردد و مطابق آنها دقیقا پاداش یا كیفر داده مىشود، به فكر محاسبه نفس خود مىافتد و از خود حساب مىكشد.
مراحل محاسبه
مسأله محاسبه نفس به قدرى مهم است كه برخى از علما در خصوص این موضوع كتابهایى نوشتهاند. در این باره آیات و روایات بسیارى داریم و بحثهاى فراوانى پیرامون آن انجام گرفته است. در كتابهاى اخلاقى، دستورالعملهایى به افراد داده شده تا بتوانند بهتر به این مهم بپردازند. براى محاسبه نفس سه یا چهار مرحله شمرده شده است: