رابطه ابزار انگارى دین و جهل دینى
یَا ابْنَ جُندب، قدیماً عَمُرَ الجهلُ و قَوِىَ اساسُهُ و ذلكَ لِاتِّخاذِهِم دینَ اللّهِ لَعِباً حتّى لَقَدْ كانَ المُتَقَرِّبُ مِنهم الَىِ اللّهِ بِعَمَلِه یُریدُ سِواهُ اولئكَ هم الظّالِمونَ.
«جهل» در فرهنگ اسلامى
امام صادق(علیه السلام) در این فراز از سخن خود مىفرمایند: از دیرباز، بنیان جهل و نادانى قوى گردیده، بازارش رونق گرفته، پایههایش محكم شده و ریشه دوانده است. سپس یكى از عوامل رونق دهنده بازار جهل و تحكیم آن را این مىدانند كه دین خدا را به بازى گرفتهاند، آن چنان كه حتى كسانى كه علم خود را وسیله تقرّب به خدا قرار دادهاند نیز مقصد و نیتشان خدایى نیست و دنبال غیر او هستند. حضرت اینگونه افراد را با وصف ستمپیشگان معرفى مىكند.
براى تبیین این فراز از روایت باید نكاتى روشن شود. اولا، منظور حضرت از اینكه مىفرمایند: «از دیرباز اساس جهل محكم شده، بازارش رونق گرفته و رواج یافته است» چیست؟ ثانیاً «جهل» به معناى ندانستن یك سلسله مفاهیم یا روابط بین پدیدههاى طبیعى است، و این چه ربطى به دین دارد؟ هر قومى از گذشته تاكنون براى شناخت مسایل و پدیدههاى عالم زحمت كشیدهاند، درس خواندهاند، آزمایش كردهاند و به همان مقدار جهلشان را برطرف كردهاند و به علم دست یافتهاند، تا آنجا كه در هر رشته، از هندسه و ریاضى و مكانیك و دیگر علوم متخصصانى تربیت نمودهاند. پس این سخن كه «جهل از قدیم رواج پیدا كرده است، آن هم به دلیل اینكه دین خدا را به بازى گرفتهاند» یعنى چه؟
منظور حضرت صادق(علیه السلام) از «جهل» در این روایت، جهل نسبت به معلومات مادى نیست. از نظر انبیا و اولیا(علیهم السلام)، معلوماتى كه سعادت انسان مرهون یادگیرى آنها است اینگونه