صفحه ٧٨

روایات براى آن ده مرتبه و بعضى از آنها هفت مرتبه ذكر كرده‌اند. اما بر حسب تحقیق و نظر دقیق، مى‌توانیم بگوییم مراتب ایمان تا بى‌نهایت ادامه دارد. آن‌قدر اختلاف در مراتب ایمان افراد وجود دارد كه شاید دو نفر هم كاملا شبیه یكدیگر نباشند.
آنچه در درجه اول مهم است این است كه سعى كنیم ایمان واقعى داشته باشیم و تنها به اسلام ظاهرى اكتفا نكنیم. دلمان خوش نباشد كه جزو مسلمان‌ها هستیم، از پدر و مادرمان مى‌توانیم ارث ببریم، ذبیحه‌مان حلال است یا بدنمان پاك است. اینها دلخوش كننده نیست، احكام ظاهرى این دنیا است. براى سعادت اخروى باید در باطن، ایمان داشته باشیم. در درجه بعد نیز باید ببینیم در كدام مرتبه از ایمان هستیم و به مراتب اولیه ایمان اكتفا نكنیم. آن‌قدر مراتب عالى براى ایمان وجود دارد كه انسان به هر مرتبه‌اى كه برسد، وقتى به مرتبه پایین نگاه كند، مى‌فهمد چه قدر ترقّى كرده و یا اگر ـ خداى ناكرده ـ تنزّل كند، مى‌بیند چه سرمایه عظیمى را از دست داده است. البته این تحوّل‌ها براى همه پیش مى‌آید. ما در طول عمرمان ممكن است گاهى ایمانمان تقویت شود و ممكن است به عكس، گاهى خود را بیازماییم و ببینیم ایمانمان كم‌تر شده است. هر قدر ایمان قوى‌تر باشد تأثیرش در عمل بیش‌تر است. گاهى هم آثار ایمان به سادگى قابل شناختن نیست.

 برخى نشانه‌هاى ایمان و مؤمن واقعى
برخى از آیات قرآن در مقام معرفى ایمان واقعى به مردم است و آنها را ترغیب مى‌كند كه آن را به دست آورند و سعى كنند ایمانشان كامل‌تر شود و به مراتب نازل ایمان اكتفا نكنند. یكى از این آیات آیه دوم سوره انفال است: اِنَّما المُؤمنونَ الّذین اذا ذُكرَ اللّهُ وَجلت قلوبُهم. اولین نشانه مؤمن واقعى آن است كه وقتى یاد خدا مى‌شود یا خودش به یاد خدا مى‌افتد، دلش مى‌لرزد. ما هم مى‌توانیم خودمان را بیازماییم تا بدانیم كه چقدر این نشانه در ما وجود دارد. در این‌جا مناسب است لختى درنگ كنیم و بحثى را در توضیح این آیه داشته باشیم.
«قلب» در اصطلاح قرآن، هم مركز معرفت انسان است و هم مركز احساسات و عواطف. جاى یقین، ایمان، محبت، بغض، كینه، ترس، امید و... قلب است. این‌كه حقیقت قلب چیست كه این اوصاف برایش ذكر مى‌شود خود بحث مفصّلى است كه مجالى دیگر را مى‌طلبد. در هر صورت، «قلب» در اصطلاح قرآن، همان است كه این آثار را دارد. به تعبیر