وسیله آزمایش است و باید پس از انجام آزمایش رها شود، ارزش تعلّق خاطرو پر كردن اندیشه را ندارد؛ مثل برگ كاغذى است كه در جلسه امتحان به دانشآموز مىدهند تا پاسخ سؤالاتش را روى آن بنویسد؛ نباید در فكر این باشد كه كاغذ زیبایى است یا نه، باید به اصل امتحان بیندیشد تا خوب از عهده آن برآید.
مطلب دومى كه در آیه مزبور بدان اشاره شده، مقایسه این نعمتها با نعمتهاى اخروى است. تعبیرى كه قرآن در این مورد به كار مىبرد تعبیرى پرمعنا و دقیق است: و رزقُ ربِّك خیرٌ و اَبقى؛ خداوند رزق آخرت را به خصوص به خودش منتسب مىكند. این مطلب وقتى خوب وضوح مىیابد كه توجه كنیم از نظر قرآن و تعالیم اسلامى، روزى دهنده خداوند است: إِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ. همه نعمتهاى این دنیا هم در واقع روزىهایى است كه خداوند به انسان داده است. در عین حال مىفرماید: به این نعمتها كه در واقع، وسیله آزمایش است چشم ندوز، رزق مخصوص خدا چیز دیگرى است؛ رزقُ ربِّك؛ همان رزقى كه درباره شهدا مىفرماید: عِنْدَ رِبِّهِمْ یُرزَقُونَ.(1) چنین رزقى است كه ارزش دارد انسان به دنبال آن باشد و بدان اهتمام ورزد.
شرف رزق خداوند بر روزىهاى دنیوى
این نكته را باید توجه داشت كه از یك نظر، همه رزقها رزق خدا است، اما آنچه تشریفاً منسوب به او است از ارزشى والا برخوردار است؛ مثل اینكه كعبه را «بیتى»(2) معرفى مىكند، در حالى كه همه بیوت متعلَّق به او است. چنین اضافهاى را «اضافه تشریفى» مىگویند؛ یعنى، به دلیل شرافتى كه برخى چیزها دارند، خداوند آنها را به خودش منتسب مىكند. نمونه دیگر این مطلب در عبارت «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی»(3) است. هر جنبندهاى كه روحى دارد روحش از آنِ خدا است، اما خداوند فقط روح انسان را روح خودش نامیده است.
بنابراین اولا، نعمتهاى دنیوى، همه وسیله آزمایش انسان است. ثانیاً، هیچكدام از آنها را نمىتوان رزق الهى دانست؛ رزق خدایى، كه مورد نظر خداى متعال است، آن است كه در