صفحه ٧١

نشانه‌هاى ایمان و مؤمن حقیقى
یَا ابْنَ جُندَب، اِنَّما المُؤمِنونَ الّذینَ یَخافُونَ اللّهَ و یُشْفِقُونَ اَن یُسْلَبوا ما اُعطُوا مِنَ الهُدى فَإِذا ذَكَرُوا اللّهَ وَ نَعْمائَهُ وَجِلُوا و اَشْفَقُوا وَ اِذا تُلیَتْ علیْهِم ایاتُهُ زادَتْهُم اِیماناً مِمّا اَظْهَرَهُ مِنْ نَفاذِ قُدرتِه وَ على ربِّهم یَتوَكَّلونَ.

 
ایمان ظاهرى و ایمان واقعى
این قسمت از روایت در مقام توضیح ایمان حقیقى و آثار آن است؛ آثارى كه مى‌توان از راه آنها مؤمن حقیقى را شناخت. درباره ایمان واقعى و آثار آن، معرفى مؤمن حقیقى و مراتب و درجات ایمان، آیات و روایات بسیارى وارد شده است. دست كم، یكى از دلایل ذكر این مطالب آن است كه بعضى افراد كه فكر سطحى دارند، تصور مى‌كنند كه انسان یا كافر است یا مؤمن، و اگر كافر و منكر خدا و قیامت نبود مؤمن است. مؤمن هم كه شد، با دیگر مؤمنان فرقى ندارد و همه آثار و فواید ایمان براى او وجود دارد؛ در صورتى كه چنین نیست. از روایات و بحث‌هاى تاریخى چنین بر مى‌آید كه این نوع كج‌اندیشى‌ها از صدر اسلام وجود داشته است.
اسلام برخى از افراد «اسلام ظاهرى» است، در مقابل «كفر ظاهرى». اثر این نوع اسلام مربوط است به زندگى دنیا و فقط احكامى در این دنیا بر آن مترتّب مى‌شود. ممكن است كسى در ظاهر مسلمان باشد و تمام احكام اسلام هم در این دنیا براى او ثابت باشد، اما هیچ بهره‌اى از ثواب آخرت نداشته باشد و تا ابد در اسفل‌السافلین جهنم بسوزد. چنین كسى منافقى است كه فقط در ظاهر اظهار اسلام مى‌كند. احكام اسلام براى‌چنین شخصى ثابت است؛ نظیر این‌كه ریختن خونش حرام است، تصرف در اموالش جایز نیست، با مسلمانان مى‌تواند ازدواج كند، از پدر و مادر مسلمانش ارث مى‌برد و...، ولى اینها فقط احكامى ظاهرى و براى این دنیا هستند.