اگر همه عمر دنیا را از ابتدا تا انتها، اعم از آنچه در كره زمین و كرات دیگر منظومه شمسى و نیز سایر كهكشانها است ـ كهكشانهایى كه گاهى میلیاردها سال نورى با ما فاصله دارند ـ با زندگى آخرت مقایسه كنیم هیچ نسبتى بین آنها نمىیابیم؛ چراكه در هر حال مقایسه محدود با نامحدود است. اگر وضع عمر همه دنیا در مقایسه با آخرت اینگونه است، وضعیت عمر محدود صد ساله انسان معلوم است كه چیست! این بینشى است كه ادیان الهى و پیامبران خدا به انسان ارائه مىدهند.
آنچه درباره ناچیز بودن دنیا ذكر شد، مبتنى بر یك بینش عمیق علمى، فلسفى و اعتقادى است و چنین اقتضایى دارد كه انسان نسبت به دنیا و زخارف آن سر سوزنى دلبستگى پیدا نكند.
استفاده مطلوب از عمر
مسأله دیگر این كه، درست است زندگى دنیا محدود و از یك چشم بر هم زدن هم كمتر است، اما باید توجه داشت كه همین زندگى محدود است كه سرنوشت زندگى نامتناهى را مشخص مىسازد. خوشبختى و بدبختى ما در زندگى نامتناهى ابدى، در گرو كارهایى است كه در زندگى دنیا انجام مىدهیم. بنابراین، از یك جهت زندگى دنیا ارزشى ندارد و نسبت به زندگى آخرت چیزى به حساب نمىآید، اما از جهت دیگر به لحاظ تأثیرى كه در زندگى آخرت دارد، همپاى زندگى آخرت با ارزش است و از این نظر، ارزش عمر دنیا بىنهایت مىباشد؛ زیرا نتیجه آن بىنهایت است: یا بىنهایت نعمت و ثواب، یا بىنهایت عذاب و عِقاب. پس براى لذتهاى دنیا نباید حسابى باز كنیم، اما براى عمرى كه در این دنیا داریم، قطعاً باید حساب باز كنیم و هر چشم بر هم زدنش را بیهوده از دست ندهیم. طبیعى است كه اداره كردن زندگى فردى و خانوادگى بدون فعالیت و تلاش امكانپذیر نیست. این سنت الهى است كه انسان در دنیا زحمت بكشد تا هم نیازهاى فردى خود و خانوادهاش را تأمین كند و هم بخشى از نیاز جامعه را برطرف نماید. تا اینها نباشد، زمینه امتحان فراهم نمىشود، زمینه امتحان كه نبود، انتخاب نیست، زمینه انتخاب كه نبود، رشد انسانى محقق نمىشود، رشد انسانى كه نبود، ثوابهاى اخروى نخواهد بود. آن ثوابها براى انتخاب آگاهانه انسانى است نه فعالیتهاى جبرى.
ممكن است سؤال شود كه چه نسبتى بین زحمتى كه انسان براى كسب روزى مىكشد با
پندهاى امام صادق(علیه السلام) به رهجویان صادق
رابطه مؤمن با دنیا و مادیات