صفحه ٢٨٥

مى‌فرماید: إِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِیًّا؛(1) هرگاه آیات [خداى] رحمان بر ایشان خوانده مى‌شد، سجده كنان و گریان به خاك مى‌افتادند. سپس در ادامه مى‌فرماید: فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ؛(2) آن‌گاه پس از آنان جانشینانى به جاى ماندند كه نماز را تباه ساخته و از هوس‌ها پیروى مى‌كردند. انسان اگر بخواهد بداند چرا آن‌طور كه باید و شاید نمى‌تواند در نماز با خدا انس بگیرد، باید ببیند چقدر به شهوات نامشروع و افكار باطل دل بسته است.

 
شرط سوم
شرط سوم این است كه نمازگزار، روز خود را با یاد خدا سپرى كند. هستند كسانى كه همیشه و در همه حال به یاد خدا هستند و هرگز از یاد خدا غافل نمى‌شوند: رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللّهِ؛(3) پاك مردانى كه هیچ كسب و تجارت آنان را از یاد خدا غافل نگرداند. خداوند چنین مردانى دارد كه حتى اشتغالات مادى دنیا، آنان را از یاد خدا بازنمى‌دارد. مرحوم علامه طباطبایى(رحمه الله) در این‌باره كه چگونه انسان هم مى‌تواند به یاد خدا باشد و هم به امور زندگى خود بپردازد، مى‌فرمودند: مثل این است كه هیچ‌گاه از دست دادن عزیزى و یا محبت داشتن به دوستى، مانع از كار و فعالیت روزانه نمى‌شود و انسان على‌رغم این‌كه به امور دنیوى خود مشغول است، به یاد عزیز از دست رفته و یا دوست خود نیز هست. مردان الهى نیز به همین صورت همواره و در تمام حالات به یاد خدا هستند: وَ یَقْطَعُ نَهارَهُ بِذِكْرى.
 
شرایط دیگر
انسان همان‌گونه كه در پیشگاه الهى متواضع است، باید به بندگان خدا هم بزرگى نفروشد و به آنها خدمت كند؛ مثلا اگر گرسنه‌اى را دید كه توان سیر كردن شكم خود را ندارد، او را اطعام كند. این خود یكى از مصادیق زكات است. زكات در اصطلاح قرآن، فقط آن زكات واجبى كه به اموال خاصى تعلق مى‌گیرد نیست، بلكه مفهوم زكات در قرآن، انفاق در راه خدا است. در