صفحه ١٨٧

تنها قرب تو را مى‌خواهم و دوست دارم در جوار تو باشم. البته در جوار خدا بودن یعنى داشتن همه چیز، ولى توجه بنده عاشق اصلا به آنها نیست، بلكه فقط مى‌خواهد فاصله‌اى با خدا نداشته باشد؛ مثل عاشقى كه براى رسیدن به محبوبش همه مشكلات و سختى‌ها را تحمل مى‌كند تا همیشه در كنار او باشد، او اصلا متوجه نیست كه در آن‌جا چه به او مى‌گذرد، همین كه به محبوبش نزدیك باشد، همه چیز برایش فراهم است. البته براى رسیدن به این مقام، همّتى بلند لازم است تا آدمى به جاى این‌كه تمام توجهش معطوف به رهایى از عذاب الهى و آتش جهنم و رسیدن به نعمت‌هاى بهشتى از قبیل حورالعین و قصرهاى مجلل و غذاهاى لذیذ و مانند آن باشد، توجهش را فقط به این معطوف دارد كه آیا به خدا نزدیك است یا خیر.
 
راه رسیدن به مقام قرب خدا
راه این‌كه توجه انسان تنها به قرب خدا باشد این است كه آن‌چنان معرفت خدا و محبت او در دل ریشه بدواند كه انسان رضوان او را بر هر چیزى مقدم بدارد. لازمه رسیدن به چنین مقامى، فراهم نمودن مقدمات آن در همین دنیا است؛ زیرا وقتى انسان از این دنیا رفت دیگر نمى‌تواند كارى انجام دهد كه به خدا نزدیك شود. به دیگر سخن، همان‌گونه كه باید براى نجات از عذاب جهنم و بهره‌مندى از نعمت‌هاى بهشتى، در همین دنیا تلاش كرد، كسى هم كه جوار خدا را مى‌خواهد باید مقدماتش را در همین دنیا فراهم كند. جاذبه‌هاى دنیا، هوا و هوس‌ها و غرایز انسانى ممكن است ما را از آن هدف اصلى دور سازد و موجب شود تا براى رسیدن به آن آرمان بلند كم‌تر تلاش كنیم. ما بسیارى از اوقات فراموش مى‌كنیم كه دنبال چه هستیم و غافل مى‌شویم كه باید به كجا و به چه مقامى برسیم. اما كسانى نیز داراى همتى بلند هستند به وجود چنین مقامى آگاهند و پیوسته دلشان مى‌خواهد به آن مقام برسند، اما نمى‌دانند در این راه چگونه باید با مشكلات مقابله كنند و موانع را از سر راه بردارند. مشكل آنها این است كه نمى‌دانند چه كارهایى باید انجام دهند تا بهتر و زودتر به این مقام دست یابند.
مخاطبان حضرت در این بخش از روایت، افرادى‌اند كه همّتشان ضعیف است و یا در صورت داشتن همت بلند، راه رسیدن به هدف را نمى‌دانند. حضرت به عبدالله بن جندب مى‌فرمایند: اگر مى‌خواهى با خداى صاحب جلالت مجاورت و همسایگى داشته باشى؛ یعنى آن‌قدر اوج بگیرى كه در میان مخلوقات، نسبتت به خدا از همه بیش‌تر باشد و از مراتب پست