صفحه ٤٦

«در هر حالى» براى خودشان گناه مى‌دانند، همان طور كه توجه به غیر خدا در نماز، براى مقربان گناه است و نمازهاى امثال بنده، جزو سیئات آنها به شمار مى‌آید.
البته مقرّبان هم درجاتى دارند، حتى انبیا(علیهم السلام) نیز در یك مرتبه نیستند و با یكدیگر فرق دارند: تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْض؛(1) بعضى از پیامبران را بر بعضى دیگر برترى بخشیدیم. بعضى از اولیاى خدا اگر توجهى به غیر او پیدا كنند آن را براى خودشان یك گناه مى‌دانند؛ زیرا همیشه در حضور خدا هستند؛ در حالى كه ما فقط نماز را حضور در مقابل خدا مى‌دانیم و در حالات دیگر، به فكر كار، درس، بحث، خانه و فرزندمان هستیم. خودمان هم طمعى نداریم كه در اوقات غیر نماز توجهى به خدا داشته باشیم. اما بعضى از بندگان خدا همیشه او را حاضر مى‌بینند؛ بنا به فرمایش امام راحل(رحمه الله)، عالم را محضر الهى مى‌دانند و همیشه خودشان را با خدا روبرو مى‌بینند. بنابراین اگر توجهى به غیر او پیدا كنند و قلبشان از او منصرف شود، استغفار مى‌نمایند. خداوند در وصف آنان مى‌فرماید: رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللّهِ؛(2) مردانى كه تجارت و معامله، آنان را از یاد خدا غافل نمى‌سازد. این مقام بسیار عالى است. هستند در میان طلبه‌ها كسانى كه در حین درس و بحث از یاد خدا غافل نیستند، وقتى هم كه در عمق تفكراتشان هستند و مى‌خواهند یك مشكل علمى را حل كنند، آن‌جا نیز دلشان با خدا است.

شدت علاقه اولیاى خدا به او
آیا واقعاً چنین چیزى ممكن است؟ شاید تصورش كمى براى ما دشوار باشد، اما نباید هرچه را براى ما میسّر نیست غیر ممكن بشماریم. كسى كه فكر كردنش را یك وسیله وابزار مى‌داند براى این‌كه علم را از خدا دریافت كند، چطور ممكن است از او غافل شود؟ او تمرین كرده كه همه معارف را از دست خدا بگیرد. مگر ممكن است خدا را غایب ببیند؟ اگر او با كسى صحبت مى‌كند، توجه دارد كه خدا خواسته تا این مطالب به زبان او جارى شود و كسانى هدایت شوند و راه خدا را پیدا كنند. او مى‌داند كه در حضور خدا است و به امر خدا این سخنان را مى‌گوید. چنین كسى هیچ‌گاه از خدا غافل نمى‌شود. خدا چنین بندگانى دارد. اگر ما