بنابراین، باید بدانیم كه آنچه نفس ما را به آن دعوت مىكند چیزى عاریهاى است كه لحظاتى نزد ما است و بعد هم آن را پس مىدهیم: و عاریةً تَرُدُّها. چیزى براى انسان باقى مىماند كه در پرتو عقل و در سایه ارتباط قلبى با خدا به دست آمده باشد.
حضرت در ادامه مىفرمایند: تو مانند كسى هستى كه باید خودت، طبیب خودت باشى، هم درد را به تو شناساندهاند و هم درمان را؛ این تویى كه باید یكى از آن دو را انتخاب كنى. انسان عاقل هیچگاه درد را انتخاب نمىكند، به دنبال نشانههاى صحت و سلامتى كه در اختیار او گذاشته شده است، مىرود تا با تدبیر خود آن را بیابد: فَاِنَّكَ قَدْ جُعِلْتَ طَبیبَ نَفْسِكَ و عُرِّفْتَ آیةَ الصِّحَةِ و بُیِّنَ لك الدّاءُ و دُلِلْتَ عَلَى الدَّواءِ فَانْظُر قیامَك على نَفْسِكَ.
منتگذاردن؛ زایلكننده ثوابها
در اعمالى كه ما انجام مىدهیم ـ چه واجب و چه مستحب ـ برخى شرایط مربوط به صحت عملند و برخى شرایط مربوط به مقبولیت آن؛ مثلا، نمازى كه مىخوانیم و روزهاى كه مىگیریم، شرایط صحتى دارد كه اگر واجد این شرایط نباشد باطل است و باید مجدداً آن را به جا بیاوریم، شرایطى هم دارد كه در قبول عمل مؤثر است؛ به این معنا كه انجام یك عمل به فرض صحت آن، الزاماً موجب ثواب اخروى نخواهد شد، بلكه براى قبولشدن به شرایطى بیش از شرایط صحت نیاز دارد.
حال اگر عباداتمان را آنگونه كه در روایات بیان شده، با تمامى شرایط صحت و قبول انجام دهیم آیا دیگر باید خیالمان راحت باشد كه هم از نظر فقهى تكلیفمان را انجام دادهایم و هم از نظر معنوى عبادتمان داراى شرایط قبولى بوده و ثواب اخروى براى ما منظور شده است و لذا هیچ مشكلى در قیامت نخواهیم داشت؟ مطلب مهم همینجا است؛ چراكه حتى اگر عملى با شرایط صحت و مقبولیت هم انجام گرفته باشد، از خطر مصون نیست. چه بسا ممكن است پس از انجام عمل باز هم امورى اتفاق بیفتد كه آثار معنوى عمل قبلى را از بین ببرد. اعمال بد آینده مىتواند اعمال خوب گذشته را از بین ببرد، همانطور كه كارهاى خیر و یا توبه مىتواند برخى از گناهان را جبران نماید. انسانى كه با زحمت فراوان سعى مىكند اعمال خود را مطابق شرایط فقهى انجام دهد، و شرایط قبولى آن را هم رعایت مىكند كه مثلا با اخلاص باشد، توأم با ریا و غرور نباشد و ... پس از مدتى ممكن است عملى انجام دهد كه كارهاى نیك
پندهاى امام صادق(علیه السلام) به رهجویان صادق
پندهایى براى خردورزان