صفحه ٢٢٨

نزاع نكردن با مدیران و رهبران شایسته
تك تك افراد امت اسلامى نسبت به امام و رهبرشان مسؤولیت خاصى دارند. البته منظور از امام و رهبر در این‌جا، صرفاً شخصى نیست كه جانشین امام زمان(علیه السلام) است، بلكه منظور شخصى است كه در رأس یك جامعه و یا یك گروه قرار دارد و از نظر حدود اختیارات و حق تصمیم‌گیرى موقعیت ممتازى نسبت به دیگران دارد. رهبران و مدیران یك جامعه از دو حال خارج نیستند: یا صلاحیت و شایستگى لازم براى تصدى چنین مسؤولیتى را دارند و یا از اهلیت و شرایط لازم برخوردار نیستند. اگر افراد یك جامعه و یا مجموعه‌اى در تعیین رهبر و مدیر خود نقش دارند، نباید بگذارند كسانى آن مسؤولیت را در دست بگیرند كه از كفایت و تدبیر لازم برخوردار نیستند. اگر مدیرى نااهل باشد، مجموعه تحت مدیریت خود را نیز فاسد مى‌كند و رو به اضمحلال مى‌برد. اما اگر كسى اهلیت لازم را براى مسؤولیتى كه پذیرفته است، دارد، نباید با او درافتاد: لاتُنازَعِ الامْرَ اَهْلَهُ. نزاع‌كردن با كسانى كه صلاحیت مسؤولیتى را دارند جز این‌كه موجب تحلیل رفتن نیروهاى جامعه مى‌شود، فایده دیگرى ندارد. البته ممكن است مدیرى اشتباه كند، ولى ما نباید آن اشتباه را به رخ او بكشیم و بهانه‌اى براى نزاع و درگیرى درست كنیم؛ زیرا این كار به صلاح جامعه نیست. قرآن كریم در این زمینه مى‌فرماید: وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا؛(1) و هرگز راه اختلاف و تنازع نپویید كه در اثر تفرقه سست و ضعیف خواهید شد.
اما مردم تا آن‌جا كه مى‌توانند، نباید بگذارند كسانى كه عقل و تدبیر لازم براى مدیریت را ندارند، آن موقعیت را به دست بیاورند: و لاتُطِعِ السُّفَهاءَ. برخى تصور مى‌كنند معنى تواضع این است كه انسان در زندگى اجتماعى و در برخورد با دیگران باید آن‌چنان تسلیم و رام باشد كه هر كسى هر چه مى‌خواهد، بتواند بر او تحمیل كند. این كار تواضع نیست، بلكه نوعى بى‌عقلى است. این كار موجب مى‌شود تا نعمت‌ها و استعدادهایى كه خداوند در وجود انسان به ودیعت نهاده است شكوفا نشود و جامعه هم از آنها استفاده نكند.
معناى تواضع و فروتنى این نیست كه انسان هیچ‌گونه موقعیت اجتماعى نداشته باشد و همه بتوانند خواسته‌هایشان را بر او تحمیل كنند و او نیز هیچ‌گونه اظهار وجودى نكند. البته انسان باید مواظب باشد كه به غرور، خودخواهى و خودپسندى مبتلا نگردد؛ یعنى خودش را