صفحه ٢٤٦

امراض بدنى و ناراحتى‌هاى عصبى و روانى خود را فراهم آورد و در نتیجه از تكالیف واجب خود نیز باز بماند.
حضرت عیسى(علیه السلام) به شاگردان و پیروان خود كه براى كسب مقامات معنوى و كمالات روحى نزد ایشان آمده بودند، مى‌فرماید: بسیار جدى به شما مى‌گویم! به این خواسته نمى‌رسید مگر با رها كردن چیزهایى كه میل و شهوتتان به دنبال آنها است: بِحَقٍّ اَقولُ لَكُمْ اِنَّكُمْ لاتُصیبُونَ ما تُریدُونَ الاّ بتَرْكِ ما تَشْتَهُونَ.

 صبر در برابر مشكلات
انسان خواه ناخواه در زندگى با مسایلى مواجه مى‌شود كه مطابق میل او نیست و سعى مى‌كند آنها را برطرف كند. حتى گاهى انسان بر اساس وظیفه شرعى خود موظف است با برخى از امور ناخوشایند زندگى مبارزه نماید؛ مثلا باید مرض و بیمارى را از خود دور كند و در صدد معالجه آن برآید. نكته مهم در این موارد این است كه انسان باید با سعه صدر مشكلات و گرفتارى‌هاى زندگى را پشت سر بگذارد و به دور از جزع و فزع و بى‌تابى با آنها برخورد كند. حضرت عیسى(علیه السلام) در ادامه توصیه خود به حواریون مى‌فرماید: اگر مى‌خواهید به مقامات عالى برسید، باید نسبت به امور مكروه و ناخوشایند كه برایتان پیش مى‌آید بردبار و صبور باشید: و لاتَنالُونَ ما تَأْمُلُونَ الاّ بالصَّبْرِ على ما تَكْرَهُونَ.
انسان ممكن است در زندگى با مشكلات و سختى‌هاى كوچك و بزرگى روبه‌رو شود؛ از یك سرماخوردگى جزیى گرفته تا یك بیمارى صعب‌العلاج، از زندگى با همسرى بداخلاق و تندخو گرفته تا داشتن فرزندى معلول و ... . همه اینها ناراحتى‌ها و رنج‌هایى است كه خواه ناخواه برخى از آنها در زندگى انسان رخ مى‌نمایاند. آنچه مهم است عكس‌العمل‌ها و رفتارهاى ما در برابر این مشكلات است. كسانى كه جز رضاى خدا چیز دیگرى نمى‌خواهند، تنها در پى عمل به تكلیف و وظیفه‌اند و با صبر و شكیبایى سختى‌ها را تحمل مى‌كنند. در این زمینه داستان معروفى وجود دارد كه در این‌جا بدون توجه به صحت و سقم جزئیات آن و صرفاً به دلیل نكته آموزنده‌اى كه دارد، آن را نقل مى‌كنیم.
مى‌گویند در منطقه خرقان، عارف زنده دلى به نام شیخ ابوالحسن خرقانى مى‌زیسته كه آوازه شهرتش تا دوردست‌ها پیچیده بود. یك روز، شخصى طالب حقیقت، از شهرى دور به